گزیدهای از گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
آن چیزی که انسان را نجات میدهد همان معرفت ایمانی است
سؤالم را طور دیگری مطرح میکنم: شما خدا را چگونه شناختید؟
البته من به صورت ایمانی، از خانواده گرفتم و به صورت معرفتی، بعدها با فکر و با مطالعه کتابهای استدلالی، توانستم به معرفت استدلالی دست پیدا کنم. عزیزان من! میتوانم به شما بگویم که معرفت استدلالی لازم است؛ اما آن چیزی که انسان را نجات میدهد و به حرکت وا میدارد، همان معرفت
ایمانی است. یعنی وقتی که ابوذر مسلمان شد، پیامبر اسلام نرفته بود برهان
نظم و برهان خلف و برهان علّت اُولی را برای او بیان کند و بگوید به این
دلیل خدایی هست و خدا یکی است و این بتها خدا نیستند. نخیر؛ با آن بیان
پُرجاذبه خودش، ایمانی را در دل ابوذر انداخته بود. میدانید، آن بیانی که
بر اثر نورانیّتِ ایمان در دل انسان به وجود میآید چقدر ارزشمند است! حالا
چه آن را پدر و مادر به انسان بدهند، چه یک بزرگتر دیگر، چه یک حادثه که
گاهی آن ایمان ناب را به انسان میبخشد که آن برای انسان، خیلی بیشتر به کار
میآید، تا آن استدلالها. اگر چه آن استدلالها حتماً لازم است؛ زیرا در آن
ایمانی که گفتم، ممکن است گاهی وسوسه بشود، بعضی بیایند و خدشه کنند.
انسان برای اینکه خودش را از آن وسوسهها به جای امنی برساند، به آن
استدلال احتیاج دارد. آن استدلال، مثل ستون و دیواری است که انسان به آن
تکیه میدهد و خیالش آسوده است که جای وسوسه و دغدغه نیست؛ یعنی کسی
نمیتواند در انسان، تردید ایجاد کند. اما آن چیزی که انسان را به کار
میآید، به حرکت وادار میکند و در میدانهای زندگی کمک میکند، همان اعتقادی
است که از ایمان، از محبّت، از جاذبه و از شور و عشق، حاصل میشود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰