ادامۀ تکامل روح بعد از قطع ارتباط با بدن

ادامۀ تکامل روح بعد از قطع ارتباط با بدن

آیا بعد از اینکه ارتباط این حقیقت از بدن قطع شد، تبدیل به موجودات دیگر می‌شود؟ اگر چه تباهی در ذاتش راه ندارد آیا باز هم دگرگونی‌هایی پیدا می‌کند؟ این سؤال عبارت اُخرای این است که با قطع حقیقت از بدن آیا باز هم تکامل پیدا می‌کند؟ در این دنیا نفس تعلّق به بدن دارد

بقاء روح بعد از متلاشی شدن بدن

بقاء روح بعد از متلاشی شدن بدن

یکی از سؤالات این است که آن حقیقت که غیر از بدن است – یعنی همان چیزی که از آن تعبیر به «من» می‌کنیم – وقتی ارتباطش  با بدن از بین برود مسلماً بدن متلاشی و فاسد می‌گردد و این در واقع چیزی است که در نبش قبرها می‌بینیم.  حال آیا خود آن حقیقت هم

دلیل دوم اثبات نفس: دلیل بوعلی بر اثبات نفس مجردّه

دلیل دوم اثبات نفس: دلیل بوعلی بر اثبات نفس مجردّه

اگرچه آقای دکارت فرانسوی این دلیل را خیلی بال و‌ پر داده و بعضی‌ها فکر کرده‌اند که این از مبتکرات آقای دکارت است ولی در واقع جناب بوعلی هم درکتاب «شفاء» و هم در «الإشارات و التنبیهات» که فاصلۀ زمانی زیادی با آقای دکارت داشته در چندین قرن پیش با بررسی تجربی گفته است که

عدم ادراک «نفس» توسط اعضا و جوارح ظاهری

عدم ادراک «نفس» توسط اعضا و جوارح ظاهری

سؤال بعدی این است، آن حقیقتی که از آن تعبیر به «مَن» شد و بیان شد که غیر از اعضا و جوارح داخلی و خارجی انسان و امری موجود است، آیا با چشم سر دیده می‌شود و قابل اشاره است؟ در جواب می‌گوییم که این حقیقت با حواس ظاهری ادراک نمی‌شود؛ یعنی شنیدنی، دیدنی، چشیدنی،

دلیل اول اثبات نفس: ادله تجربی (متحرّک و مُحرّک)

دلیل اول اثبات نفس: ادله تجربی (متحرّک و مُحرّک)

حضرت علامه حسن‌زاده (حفظه الله تعالی) در اثبات حقیقت نفس با استفاده از مُحرّک و متحرّک، خطاب به شاگردان می­فرمایند از همین کاری که شما عزیزان انجام دادید و از آمل راه افتادید و تا قم آمدید استفاده می‌کنیم؛ بدین گونه که اگر کسی از شما سؤال می‌کرد کجا می­روید؟ می­گفتید: قم می­رویم. سؤال را

بطلان نظریّۀ حال

بطلان نظریّۀ حال

از نظر حضرت علامه حسن‌زاده چنانچه در این درس متذکر می‌شوند، بطلان این عقیده بالبداهه فهمیده می‌شود. باید توجه داشت امری که خلاف بداهت عقل است را نباید مطرح کرد. این متکلمین توانایی حل شبهۀ علم باری تعالی در ازل را نداشتند و لذا یک مطلب بدیهی به نام «استحالۀ ارتفاع نقیضین» را انکار نمودند.

نظریّۀ سوفسطائیان

نظریّۀ سوفسطائیان

سوفسطائیان معتقدند که جدای از پندار انسان و نحوۀ نگرش او بر عالَم چیزی حقیقت ندارد و البتّه در این ادعای خود به ادلّه‌ای هم تمسّک می‌کنند؛ از جمله خطاهای حواسّ در ادراک محسوسات؛ یعنی ما محسوسات این عالَم را از طریق قوای احساسی ادراک می‌کنیم در حالی که قوای احساسی ما بیانگر واقعیّات نیستند؛

حقیقت نفس

حقیقت نفس

حال که وجداناً[۱] و عیاناً[۲] می‌دانیم که این ممّیز و حاکم، ما هستیم و هر یک از ما دارای این تمییز دهنده است که در هر حال و هر جا و هر وقت دارای آن می‌باشد، سؤال این است که ذات آن چیست؟ یعنی گوهر و سرشت آن چیست و چگونه موجودی است؟ اگر گفتیم

دفتر و ساختمان آموزشی : قم،خ ارم ،ک۲۰ روبروی مسجدسلماسی پلاک۱۳ کدپستی: 3715696797