اهمیت و تأثیر موسیقی در ایجاد تمرکز و کنترل وهم و خیال(استاد رمضانی)
جناب شیخ در عبارت فوق برای تمرکز حواس و جلوگیری از پرشهای مزاحمِ قوۀ خیال و وهم، استفاده از موسیقی را پیشنهاد میکند. چون موسیقی در برخی موارد خاص و ویژه، آدمی را میخکوب میکند و باعث ایجاد تمرکز میشود. تا جایی که گاهی چنان انسان را تحت تأثیر قرار میدهد که اشکش جاری میشود. مخصوصاً اگر در کنار نغمههای مناسب موسیقی از ابیات عارفانهِ یک انسان پاک بهره برده شود. البته ممکن است بسیاری از افراد بدون توجه به این راهکارها تمرکز مطلوب برایشان حاصل شود؛ اما اگر کسی نیاز به آمادگی برای تمرکز و توحّدبخشیدن به خود دارد، این راهکار مفید است.
در این جا لازم است اشاره و تاکید شود: موسیقی مورد نظر با غنای مُحرَّم شرعی تفاوت دارد. ” غنا” آن لحن و صوت یا اشعار و ابیات و سخنی است که حیوانیت انسان را تقویت و انسانیت او را تضعیف می کند. امور پست دنیایی را در دید انسان زیبا جلوه میدهد و از سوی دیگر امور ماورائی و ملکوتی و الهی را از یادش میبرد. این همان غنای مُحرَّم شرعی است که مادۀ أصلی آن ” غَنِیَ یَغنی” است. که به باب تفصیل رفته است؛ و به معنای لحن و صوت و محتوایی است که انسان را از ملکوت، دور کرده و احساس نیاز به ملکوت را در او می میراند و در نتیجه شخص خود را از خدا و ارزش های الهی بی نیاز می پندارد.
قطعاً چنین لحن و صوت و محتوایی توجّه آدمی را از ارزش های انسانی منصرف و به امور حیوانی جلب و جذب خواهد کرد. کسانی که به دنبال چنین مسائلی هستند، گویا در حال اعلام این مطلب غلط اند که ما از خدا و معاد پروایی نداریم؛ نه خدا را میخواهیم و نه فردا را؛ نه انسان هستیم و نه ارزشهای انسانی را قبول داریم؛ بلکه ما همین لحظه را که خوشیم و مشغول خوشگذرانی هستیم غنیمت میشماریم و همین هم برای ما کافی است.
این حاصل معنای غنای محرّم شرعی است؛ ولی ” موسیقی” یعنی صوت و آواز موزون، چه از انسان و حنجرۀ او صادر بشود و چه از آلات موسیقی. و آنچه که مناسب با مجلس لهو و لعب است بخشی از مطلق موسیقی است که نزد اهل فن تحت عنوان موسیقیِ شش و هشت از آن یاد می شود؛ یعنی صوت و لحنی که بین نغمههای آن ها نسبت عددی شش و هشت وجود دارد. چون نسبت کشش و امتداد یک نغمه به نغمۀ دیگر، مانند نسبت های مثلاً دو به دو، یا چهار به چهار، یا شش به هشت و یا. . . است. و آن نغمههایی که باعث رقص و طرب در انسان میشود، همان موسیقی و نغمه هایی هستد که نسبت بین آنها مانند نسبت، شش به هشت است و این نوع از موسیقی است که مناسب مجالس رقص و لهو و لعب است.
خلاصۀ کلام این است که میان موسیقی و غنای مُحرَّم شرعی، نسبت عموم و خصوص من وجه است؛ چون گاهی یک نغمه، هم موسیقی است و هم غنا. از این جهت که وزن دارد و موزون است، موسیقی است و از این جهت که انسان را از ارزشهای الهی دور میکند و ارزشهای حیوانی را در او زنده میکند، غنا ست.
گاهی نیز یک کلام نه موسیقی است و نه غنا. مانند همین صحبتهای معمولی که میان افراد انجام میشود. چون لحنی و صوتیِ موزون ندارد و از سوی دیگر حرفی نیست که ارزشهای الهی را در دید انسان کمرنگ کند.
گاهی هم صوت و لحن و کلام موسیقیِ هست ولی غنا نیست؛ مثل بسیاری از همین کنسرتهای عرفانی که توسط هنرمندان با معرفت و صاحب ذوق که جان مایه های عرفانی و معنوی دارند اجرا میشود.
و البته گاهی هم مورد، مصداق غناست، نه موسیقی؛ مانند رمانهای جنایی یا سکسی که در انسان تأثیرات سوء میگذارند و شهوت یا غضب او را تقویت کرده و متقابلاً ارزشهای الهی را در نگاه او پایین میآورند. این گونه نگاشته ها هر چند صوت و لحن موزون ندارند ولی از آن جهت که ارزش های الهی را تضعیف و امور حیوانی را تقویت می کنند مصداق غنای محرّم شرعی اند.
گاهی در برخی اظهارات غیر فنی، دو مقولۀ موسیقی و غنا با هم خلط میشوند. و هر دو را به یک چوب می رانند که به نظر ما درست نیست؛ بلکه باید میان این دو فرق گذاشت. بهترین فرمایشات در این زمینه از مقام معظم رهبری نقل شده است. ایشان در بارۀ موسیقی و غنا جملۀ بسیار زیبایی دارند و میفرماید: «میدانید که من شیفتۀ غرب نیستم؛ اما واقعاً سرنوشت موسیقی در غرب با سرنوشت موسیقی در شرق خیلی متفاوت است. در شرق موسیقی به ابتذال کشانده شد. اما در غرب اینگونه نیست. گاهی در همین غرب کنسرتهایی اجراء میشود که ارزش خرید بلیت و شرکت در آن را دارد». [۱]
این فرمایش ایشان از این جهت زیبا و متین است که موسیقی را یک ابزار و هنری میداند که قابلیت آن را دارد که از آن برای ایجاد ارزشهای مثبت انسانی استفاده شود؛ خصوصاً اگر توسط هنرمندان اصیل و ارزشی اجراء شود. اما از آنجایی که اکنون بیشتر این سرمایه به سمتی برده شده که حالت غنا دارد و از ارزشهای انسانی دور است، دیدگاه بسیاری از بزرگان نسبت به آن منفی شده است. تا آنجا که برخی از مراجع، میفرمایند: مطلقاً بهکار بردنِ آلات موسیقی هرچه باشد و به هرصورتی، حرام است. از این بابت مقلدان آنها نیز بسیار در زحمت هستند.
اما نظر مقام معظم رهبری (دام ظلّه) همان بود که بیان شد. یعنی: موسیقی یک هنر است و از آن جهت که هنر است، ارزش دارد؛ ولی باید ببینیم که ما این هنر را به چه وادی میکشانیم و در چه فضایی بهکار میبریم. درست مثل نقاشی، خطاطی، پیکرتراشی، شعرسرایی. مثلاً در همین فن شعر، کسی مانند حافظ شیرازی، آن را به اوج میرساند و به وسیلۀ آن، مسائل ناب عرفانی را به ذهن و دل مخاطب القا و سرازیر میکند. از سوی دیگر عدهای هم که اسیر شهوت و غضب هستند، اشعاری مبتذل میسرایند و انسان را به همان وادی کثیف شهوانی و حیوانی که خود در آن گرفتارند میبرند. هنر نقاشی نیز به همین صورت است؛ گاهی با آن فن، عصر عاشورا را ترسیم میکنند که خود در حکم یک مقتلِ مصور است؛ گاهی نیز از این هنر سوء استفاده میشود و صحنههای مبتذل خلق میکنند که ارزش های اخلاقی را به قربانگاه شهوت میبرند.
موسیقی نیز همین حکم را دارد. گاهی با آن در دل انسان یک حالت عرفانی و الهی را ایجاد میکنند و متاسفانه گاهی هم با آن انسان را به وادیِ شهوت و غضب میبرند.
به هر حال بر می گردیم به فرمایش ابوعلی سینا؛آنجا که الحان و نغمه هایی که قوای نفس را به خدمت میگیرند مورد توجه ایشان قرار می گیرد، تا این پایه که آن ها را یکی از اسباب ایجاد تمرکز و کنترل وهم و خیال می داند. ایشان سپس می فرماید:
«ثُمّ نَفسُ الکَلام الواعِظ مِن قائِلٍ زَکِیٍّ بِعبارَهٍ بَلیغَهٍ وَ نَغمَهٍ رَخیمهٍ وَ سَمتٍ رَشیدٍ؛ شیخ در این عبارت به سومین امر از اموری که سالک را در رسیدن به هدف دوم ریاضت کمک می کند می پردازد؛ و آن عبارت از خود کلام و سخن است، صرف نظر از لحن و نغمه و کیفیت آن. خود کلام و سخن در نفس انسان و قانع ساختن او تاثیری به سزا دارد، خصوصاً اگر دارای چهار ویژگی ذیل باشد.
نخست: آن که گویندۀ سخن و کلام ” پاک” باشد. آن کسانی که تعهد و تقوا ندارند، عدم طهارتشان در آنچه که اجراء میکنند منعکس و جاری خواهد شد. از این رو از شنیدن آن، نتیجۀ مطلوب به دست نمیآید. بهعنوان مثال آب و بول، هردو زلال هستند و هردو صورت انسان را در خود انعکاس میدهند. اما تفاوت این دو بسیار است. در وادی کلام و سخن نیز به همین نحو، پاکیِ عواطف، احساسات و عقاید گوینده و مجری در کلام و سخن او نمایان خواهد شد. لذا اگر توجه کنیم خواهیم دریافت آن موسیقیهایی که با دستگاه نواخته میشود، تأثیر این موسیقیهای سنتی که یک نوازندۀ زنده و پاک، آن ها را اجرا میکند ندارد. این امر روشن است، زیرا دستگاه، فقط یک ابزار است که نه عاطفه دارد و نه احساس و فهم و شعور؛ لذا فقط یک صوت خشک و بیروح را تحویل شنونده می دهد و دیگر هیچ؛ اما این موسیقی های مورد نظر حاصل کار انسانی است پاک، که دارای روح، عقاید، احساسات و عواطف انسانی و الهی است. لذا خصوصیات و ویژگی های اخلاقیِ و فکری او در آنچه که ارائه میکند، جاری است.
از این رو شیخ میفرماید: «مِن قائلٍ زَکیّ». منظور از ” قائل”، میتواند هم سراینده و هم خواننده و هم نوازنده، هر سه باشند و لذا در حصول نتیجۀ مطلوب، طهارت همۀ آنها لازم است.
گاهی شنیده میشود، برخی از خوانندگان و نوازندگان پیش از نواختن و خواندن، وضو میگیرند و درحال خواندن و نواختن، نیز اشک از چشمانشان جاری میشود. چون عواطف و احساساتشان بهجوش میآید و تمام این ها در صوت و لحن و نغمه هایی که از آنها صادر میشود، سریان پیدا میکند. و این همانی است که انسان شنونده و مستمع را از تفرق و حواسپرتی میرهاند و قوۀ خیال و قوۀ وهم او را از پرش های غیر متعارف دور می سازد.
ویژگی دوم: این است که عبارات سخن، بلیغ باشند و در رساندن معنای مقصود به مخاطب و شنونده مشکلی نداشته باشند؛ بلکه رسا و وافی به مقصود باشند.
ویژگی سوم: این است که نغمۀ سخن آرام بخش باشد. بعضی از نغمات، آرامبخش هستند و برخی موجب جنب و جوش و حرکت و حماسیاند. نغمه ها و اشعار حماسی در جنگ بهکار میروند و روح شجاعت و شهامت را در انسان های مبارز بیدار میکند. اما برخی از موسیقیها آرامبخش هستند و در دل ایجاد نرمی و ملایمت میکنند. تأثیر اینچنینی است که مناسب با بحث ماست.
و ویژگی چهارم: هم به محتوا بر می گردد. یعنی: محتوا نیز باید معانی بلند و بالایی را در بر بگیرد. نه امور و معانی بی فایده یا کم فایده و پیشِ پا افتاده را.
[۱]. ر. ک: هنر از دیدگاه مقام معظم رهبری، چاپ و نشر: دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۷۷.
برچسب ها :آوای توحید ، حکمت ، حیدری نقدعلی ، عرفان اسلامی ، علامه حسن زاده ، فلسفه ، محمدرضا حیدری ، موسسه ، موسسه آوای توحید ، موسسه اوای توحید
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 8 در انتظار بررسی : 8 انتشار یافته : ۰