با افتخار نویه حاجی ملاقاجان هستم خیلی دوسش داشتم ولی حیف الانم دوسش دارم روحت شاد پدر بزرگ
حاج ملا آقاجان
آرامگاه شیخ محمود عتیق در قبرستان پائین زنجان محمود عتیق معروف به حاجملاآقاجان زنجانی در سال ۱۲۵۲ هجری شمسی به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در گذشت. او از علمای بزرگ شهر زنجان بود. چند سال پس از درگذشت حاجملاآقاجان زنجانی، یکی از شاگردانش، (سید حسن ابطحی) کتابی بعنوان پرواز روح در
آرامگاه شیخ محمود عتیق در قبرستان پائین زنجان
محمود عتیق معروف به حاجملاآقاجان زنجانی در سال ۱۲۵۲ هجری شمسی به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در گذشت. او از علمای بزرگ شهر زنجان بود.
چند سال پس از درگذشت حاجملاآقاجان زنجانی، یکی از شاگردانش، (سید حسن ابطحی) کتابی بعنوان پرواز روح در وصف حالات و کرامات او نگاشته است.[۱][۲][۳]
او در روستای آقکند از توابع زنجان به دنیا آمد.
وی علوم دینی را در مدرسهٔ «سید» زنجان آغاز کرد. نزد علمای بزرگی تلمذ کرد، مثل فیاض دیزجی و آخوند ملا قربانعلی زنجانی. در فقه، اصول، فلسفه و عرفان تحصیل کرد و حتی در علوم غریبه نیز ید طولایی یافت. در همان دوره بود که شروع به تهذیب نفس کرد. ارادتش به اهلبیت مثالزدنی بود و از جمله بندههای به واقع مخلص و مجاهد خدا بود.
- خیلی از بزرگان عرفان، دیدار با ملا آقا جان را از نقاط عطف و تأثیرگذار زندگیشان میدانستند، علمایی مثل محمد جواد انصاری همدانی و شیخ جعفر مجتهدی. بعضی از علمای بزرگ، مثل حسن مصطفوی، سید موسی شبیری زنجانی، علامه طباطبایی و علامه مهدی دشیری به علم و دانش او اعتراف کرده بودند و او را از نوابغ زمان خود بهشمار میآوردند.
سید حسن ابطحی در کنار حاجملاآقاجان
او در سال ۱۳۳۵هجری شمسی از دنیا رفت مقبره وی در قبرستان پائین شهر زنجان میباشد. سید حسن ابطحی که بیش از همه شاگردان یاد استادش را زنده نگاه داشت در کتابی به نام پرواز روح به بررسی زندگی وی میپردازد. حاج ملا آقا جان در آخرین نامهاش که چند روز قبل از فوتش نوشته بود خطاب به سید حسن ابطحی چنین گفته: «تو تنها فردی بودی که مرا تا حدی شناختی» [۱][پیوند مرده].[۴] مقبره وی تاکنون چندین بار توسط سید حسن ابطحی مرمت و بازسازی شده و اکنون زیارتگاه مشهوری در زنجان است.[۵]
نظرات علمی و اخلاقی
حاج ملا آقا جان معتقد بود :
- تنها وسیلهای که انسان را سریعتر به مقاصد معنوی و ترقیات روحی می رساند توسل به خاندان عصمت به معنی عام آن و تکمیل محبت و ولایت آنها در دل است.
- او معتقد بود از حرمهای ائمه انسان بهتر میتواند برای کسب کمالات استفاده کند ائمه زنده اند و پاسخ زائرین خود را می دهند
- او معتقد بود که ترقیات روحی پس از انجام واجبات و ترک محرمات بدون توسلات جدی و حقیقی به خاندان عصمت امکان پذیر نیست
- هر مقدار انسان به ترقیات روحی بیشتری بپردازد صفات حیوانی او بیشتر تحتالشعاع عقلش قرار میگیرند تا جاییکه حتی تمام قوای بدنی او تحت تأثیر قوای روحی و عقلی او واقع میشوند
- او همواره توصیه میکرد در زندگی طوری رفتار کن که میهمان خودش بدون دعوت به منزلت بیاید
- او اعتقاد داشت که انسان هیچگاه در کمالات متوقف نمیشود و چون روح او بینهایت باقی است باید بی نهایت هم کمالات داشته باشد
- او هیچوقت دوست نداشت در مجلسی که منبر میرود کسی سیگار بکشد و اگر کسی در مجلس وی سیگار میکشید به او میگفت اگر انسان بتواند تمام حواسش را به جنبههای روحی بدهد بیشتر از مجلس استفاده میکند
- او روح را کاملاً مجزا از بدن می دانست و روح را دارای شخصیت واقعی انسان و بدن را مرکب سواری او می دانست و اگر در مجلسی فقط به غذای بدن توجه می شد مورد اعتراض او واقع می گردید و میگفت کار شما مثل این است که به اسب من کاه و جو داده اید ولی خود من را گرسنه گذاشته اید
- او درباره ائمه اطهار
معتقد بود نباید غلو صورت بگیرد و منظور از غلو این است که معتقد به آنچه
در آنها نیست بشویم و زیاده روی کنیم و مصادیق غلو را چنین عنوان
میکرد : ائمه یا یکی از آنها یا روح آنها خداست که این غلو است و اشتباه
است
امامان را خدا خلق نکرده و آنها همیشگی هستند که این اعتقاد هم افراطی و غلط است
خدا تمام کارها را به ائمه واگذار کرده و خودش کناری نشسته که این اعتقاد نیز غلو میباشد
و مورد آخر اینکه ائمه نیز پیغمبر هستند که این اعتقاد نیز اشتباه است
غیر از این چهار مورد هر کمالاتی که عقلمان محال نداند و می پذیرد میتوانیم در حق خاندان عصمت بگوییم
- او معتقد بود همانگونه که خدا هیچ چیز را بدون اسبابش خلق نمیکند همچنین ماسوی الله را هم بوسیله نور پاک محمد و آل محمد خلق کردهاست
- او می گفت انسان نسبت به فرزندان پیغمبر باید عشق بورزد و حتی غیر معصومین آنها را هم به خاطر پیامبر اکرم باید دوست داشته باشد
- او میگفت هرکجا امامزادهای باشد ولو اصل و نسبش را ندانی یا اصلاً کسی از امامزاده ها در آن محل دفن نشده باشد زیارت کن زیرا اولاً آن محل به نام فرزند پیامبر ساخته و معرفی شده و ثانیاً ما روح امامزاده را زیارت میکنیم حال میخواهد بدنش آنجا دفن شده و از بین رفته باشد یا به کلی دفن نشده باشد فرقی نمیکند
- او میگفت برای اینکه روضه خوان دچار قساوت قلب نشود باید اول: در وقت مطالعه مقتل با وضو باشد و آن را عبادت بداند . دوم: خود را در محیطی که مقتل بیان کرده تصور کند و مصیبت را لمس و احساس نماید. سوم : به هر نحو ممکن هنگام مطالعه مقتل اشک بریزد تا مانع قساوتش شود
- او میگفت همانطور که غیبت ولی عصر دو قسمت داشته و به غیبت صغری و غیبت کبری تقسیم میشد همچنین ظهور هم به دو قسمت تقسیم میشود یکی ظهور صغری است که از سال ۱۳۴۰ قمری شروع شده و یکی ظهور کبری است.کتاب پرواز روح
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : ۱