“رابطه توحید ذاتی و ممکنات“+خلاصه بحث
۲۰۱۸-۰۴-۱۸ یکصد و هفتادمین جلسه گروه علمی کلام با موضوع “رابطه توحید ذاتی و ممکنات“ با ارائه “حجت الاسلام والمسلمین قدردان“ و با حضور اعضاء محترم گروه سه شنبه ۲۸ فروردین ۹۷ ساعت ۲۰:۴۵ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد. خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد: حجه الاسلام قدردان قراملکی دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ارایه کننده
۲۰۱۸-۰۴-۱۸
یکصد و هفتادمین جلسه گروه علمی کلام با موضوع “رابطه توحید ذاتی و ممکنات“ با ارائه “حجت الاسلام والمسلمین قدردان“ و با حضور اعضاء محترم گروه سه شنبه ۲۸ فروردین ۹۷ ساعت ۲۰:۴۵ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:
حجه الاسلام قدردان قراملکی دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ارایه کننده موضوع بحث خود را با تعریف توحید ذاتی و وجودی شروع کرد و با ذکر این نکته که چندین سال است در موضوع خدا شناسی تحقیق می کند و در این موضوع هم آثار هم( مانند: خدا در تصور انسان، أسماء و صفات خدا، علم و اراده الهی، راز خلقت و بقا، قاعده الواحد از دیدگاه متکلمان توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) منتشر شده است، ابتدا به تعاریف متکلمان، فلاسفه و عرفا از توحید پرداخت. الف. متکلمان: ذات خدا یکی است و شریکی ندارد. آنان بیشتر توحید ذاتی را به توحید در صفات کمالی مثل قدرت، خالقیت و عبادت سوق دادند. اکثر متکلمان و امروزه مکتب تفکیک تعمیم حقیقت وجود الوهی( توحید وجودی) به جهان هستی را برنتافته و با حدت و شدت تمام منکر آن و منکر نظریه وحدت وجود شده و آن را مخالف مبانی خداشناسی مثل خالقیت و تنزه خدا از مخلوق توصیف کرده اند.
ب. فلاسفه: آنان بیشتر توحید و خدا را به عنوان وجود کامل، بحت و مطلق تعریف کرده اند. هر دو تعریف در تقسیم وجود به واجب و ممکن اتفاق نظر وجود دارد.
در این دو تعریف این سئوال مطرح می شود که اولا آیا قول به « وجود غیر خدا» با حقیقت توحید ذاتی سازگاری دارد؟ و ثانیا نسبت و رابطه وجود الوهی با عنوان وجود مطلق و خالق با «وجودات غیر خدا» چگونه است؟
ج. عرفا: آنان توحید ذاتی را به توحید وجودی تفسیر کرده اند، به این معنی که وجود حقیقی به وجود الوهی منحصر است، حقیقتا «توحید وجودی» به خداوند متعلق است و غیر خدا اصلا وجودی ندارد تا به وصف وجودی حتی ناقص و متناهی متصف گردد، بلکه آن چه به ظاهر «وجود» می نماید، نمود، ظهور و تجلی حق تعالی هستند.
تأمل در عبارات برخی از متکلمان مثل غزالی، نراقی و کاشانی -که گرایش فلسفی و عرفانی دارند – نشان می دهد که آنان توحید وجودی را بر مبنای نظریه عرفا تفسیر کرده اند. آنان با استناد به نصوص دینی و نیز نظریه عرفا و حکمت متعالیه با تعمیم توحید وجودی به کل هستی و به نوعی پذیرش نظریه وحدت وجود در صدد تبیین توحید وجودی و دفاع از آن بر آمده و مدعی اند حقیقت توحید وجودی با نظریه وحدت وجود قابل تبیین و دفاع می باشد.
ارایه کننده موضوع در ادامه و در تبیین رابطه خدا با جهان ضمن تاکید بر این موضوع که تبیین رابطه آن دو بر تصور صحیح توحید وجودی استوار است و این تصور، نقش کلیدی در پیدایش انواع دیدگاهها در تفسیر رابطه خدا با هستی ایجاد کرده است، دیدگاه های موجود را در دو بخش(الف. تعمیم توحید وجودی بر جهان یا همسان انگاری آن دو. بد عدم تعمیم و ناهمسان انگاری) تقسیم کرد.
دیدگاه برخی از جَهَله تصوف (سراب انگاری جهان)، نظریه عرفا(تجلی انگاری جهان)، نظریه محقق دوانی(تفسیر ممکنات به صفات حق و رابطی و عرضی انگاری انها) ذیل مبنای تعمیم توحید وجودی بر جهان قرار می گیرند. دیدگاه های دیگری چون: نظریه متکلمان(تفسیر جهان به مخلوق و متباین با خدا)، نظریه علیت فلاسفه و قول به ممکنات و تشکیک در وجود، دیدگاه وحدت شهودی؛ نظریه حلول و اتحاد، ذیل مبنای عدم تعمیم توحید وجودی به جهان قابل تفسیر و تحلیل است.
ارایه کننده بحث در آخر خاطر نشان کرد که هر گونه قول به وجود ممکنات و به رسمیت شناختن آن ها – اعم از طول یا در عرض خدا- با حقیقت توحید وجودی و صفات آن مثل اطلاق و بی نهایت، صرف الوجود ناسازگار خواهد بود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰