کد خبر : 1813
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۸

همایش «عقلانیت و اعتدال» به مناسبت بزرگداشت روز جهانی فلسفه برگزار شد

همایش عقلانیت و اعتدال

همایش عقلانیت و اعتدال

همایش «عقلانیت و اعتدال» به مناسبت بزرگداشت روز جهانی فلسفه برگزار شد نوشته شده در تاریخ ۱۲:۴۶:۰۰ ۱۳۹۵/۰۸/۲۵ و در حوزه های اخبار و رویدادها – ۰ نظر عصر روز گذشته(۲۴ آبان) مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران میزبان استادان و علاقه‌مندان حکمت و معرفت در همایش «عقلانیت و اعتدال» به مناسبت بزرگداشت روز جهانی

همایش «عقلانیت و اعتدال» به مناسبت بزرگداشت روز جهانی فلسفه برگزار شد

نوشته شده در تاریخ ۱۲:۴۶:۰۰ ۱۳۹۵/۰۸/۲۵ و در حوزه های اخبار و رویدادها – ۰ نظر
همایش «عقلانیت و اعتدال» به مناسبت بزرگداشت روز جهانی فلسفه برگزار شد

عصر روز گذشته(۲۴ آبان) مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران میزبان استادان و علاقه‌مندان حکمت و معرفت در همایش «عقلانیت و اعتدال» به مناسبت بزرگداشت روز جهانی فلسفه بود. در این همایش فیلسوف معاصر غلامحسین ابراهیمی دینانی و …

عصر روز گذشته(۲۴ آبان) مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران میزبان استادان و علاقه‌مندان حکمت و معرفت در همایش «عقلانیت و اعتدال» به مناسبت بزرگداشت روز جهانی فلسفه بود. این همایش با حضور فیلسوف معاصر غلامحسین ابراهیمی دینانی و آیت‌الله سید مصطفی محقق داماد، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و عضو فرهنگستان علوم ایران، حجت‌الاسلام خسروپناه، رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و یوسف اباذری، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و جمعی دیگر از اساتید و علمای حوزه فلسفه و حکمت و به دبیری دکتر میثم توکلی بینا عضو هیات علمی  مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

فیلسوف در یک قالب نمی‌ماند و پویاست، حتی اگر آن قالب را خودش ساخته باشد

در ابتدای جلسه دکتر  ابراهیمی‌دینانی  با بیان اینکه هیچ چیز به اندازه فلسفه جهانی نیست چراکه فلسفه جهانی است و جغرافیا ندارد گفت: برخی می‌گویند فلسفه، فلسفه یونان چون یونان زادگاه فلاسفه بوده اما در پاسخ باید گفت این فلاسفه نیستند که فلسفه را به وجود می‌آورند بلکه این فلسفه است که فیلسوف را می‌سازد.

این استاد دانشگاه  با اشاره به اینکه فلسفه، جهانی است چون پرسش‌های فلسفه جهانی و عام است و فلسفه بدون پرسش فلسفه نیست یادآور شد: ملتی که پرسش ندارد فلسفه نمی‌فهمد. فلسفه با پرسش پدید می‌آید و پرسش فقط از انسان است. هیچ موجودی پرسش نمی‌کند و نمی‌پرسد البته ملائکه درباره انسان پرسیدند و گفتند که انسان فساد می‌کند و خون می‌ر‌یزد اما این پرسش جدی نبود. از سوی دیگر اگرچه حیوانات زندگی خود را دارند و شکار می‌کنند، اما این انسان است که فساد می‌کند، بشر فساد می‌آفریند، هوا و زمین را آلوده می‌کند بنابراین جنایت برای آدم‌هاست.

این استاد فلسفه تاکید کرد: انسان با وجود اینکه مفسد فی‌الارض است فلسفه را می‌فهمد چون انسان فراز و فرود دارد. انسان تنها موجودی  است که فلسفه را می‌بافد، می‌داند و می‌گوید و البته فلسفه جغرافیا ندارد هرچند که فیلسوف جغرافیا دارد.

به گفته این چهره ماندگار فلسفه، فیلسوف است که می‌گوید هستی چیست اما اصل آن است که چه کسی در این میان سوال می‌کند که هستی چیست، آیا غیر هستی از هستی می‌پرسد؟ خود هستی از زبان انسان می‌پرسد که هستی کیست و از زبان انسان به خودش جواب می‌دهد وگرنه اگر هستی از زبان من سخن نمی‌گفت چه دلیلی داشت که بپرسم؟ اگر هستی بخواهد حرف بزند از زبان انسان سخن می‌گوید. هستی لال نیست و وقتی هم که بخواهد حرف بزند به زبان آدمی سخن می‌گوید و این است که بزرگان فلسفه سخن می‌گویند.

وی با بیان اینکه انسان باز است، یعنی می‌خواهد بیرون را بفهمد‌ توضیح داد: آدمی می‌خواهد بیرون از خود را بفهمد و این خواسته او برای فهمیدن لایتناهی است. انسان چون گشوده است گشاینده نیز هست، بشر با حل معادلات، مسایل بغرنج و کشف مجهولات می‌تواند راه را برای خود بگشاید بنابراین انسان هم گشوده است هم گشاینده. انسان همه چیز را حل می‌کند و در آینده نیز بسیاری از چیزها را حل خواهد کرد. فلسفه انسان را از اسارت و جمود نجات می‌دهد ضمن اینکه فلسفه در واقع نجات یافتن از تحمیل‌های فکری نهان و عیان است. فلسفه انسان را از این تحمیل شده‌ها نجات می‌دهد.

ابراهیمی‌دینانی تصریح کرد: فلسفه به انسان یاد می‌دهد که چگونه نو فکر می‌کند، یاد می‌دهد که اکنون چگونه بیندیشد، هرچند که برخی از نواندیشی دم می‌زنند اما در واقع کهنه‌پرست هستند در حالی که نواندیشی یعنی خودت را زیر سوال ببری و هرچه که آموختی و حتی هرچه که به آن باور داری را زیر سوال برده و از نو بیندیشی. برخی یک بار فکر کرده‌اند و همواره با یک اسلوب اندیشیده‌اند و بر همان اصول نیز باقی مانده‌اند گویی یک قالب برای خودشان ساخته‌اند و هرگز آن را نمی‌شکنند در حالی که باید قالب را شکست و فلسفه است که قالب را می‌شکند.

وی ادامه داد: فلسفه می‌گوید سقراط  و ارسطو چه گفتند، بله این فیلسوفان گفتند اما فلسفه به گونه‌ای دیگر سخن می‌گوید. امروز فیلسوف نباید در قالب بماند چون فلسفه می‌گوید که در یک قالب نمان. اگر فردی در اصول فکری و عقایدی بخواهد تقلید کند بسیار نادان است. از فیلسوف نواندیش‌تر نداریم چون قالب را خودش می‌سازد و آن را می‌شکند و بر آن باقی نمی‌ماند.

 

صوت سخنرانی دکتر دینانی

اعتدال از نظر حکمای اسلامی نتیجه اندیشیدن و عقلیدن است

در ادامه نشست آیت‌الله سید مصطفی محقق داماد با طرح این مسئله که عقلانیت و اعتدال در دایره فلسفه ترسیم شده، گفت : دو مدعا در این مسئله وجود دارد یکی اینکه عقلانیت به ضرورت و امکان با اعتدال روبه رو می‌شود و مدعای دوم ارتباط عقلانیت و فلسفه است.

وی با طرح پرسش دیگری که آیا همه مردم فلسفه بدانند عقلانی فکر می‌کنند یا اگر فلسفه بدانند معتدل زندگی می‌کنند،‌ گفت:‌ در جهان خاورمیانه معاصر ما وحشی‌هایی مثل داعش پیدا شده‌اند که هیچ یک از آنها فلسفه نمی‌دانند و اینها معمولاً در کشورهای عربی رشد کرده که در دانشگاه‌های آنها یک کتاب فلسفی وجود ندارد.

محقق داماد با بیان اینکه چه ربطی بین فلسفه و عقلانیت وجود دارد، گفت: مرحوم ملاصدرا در کتاب «شواهد الربوبیه» در فصل معاد یک بخش دارد که انسان به قوای نفسی‌اش چگونه پیدا می‌شود. عناصر اولیه حکمت قدیم مانند آب ، باد ، خاک و آتش با هم در تضاد کامل به سر می‌برند و وقتی امتزاج می‌یابند تضاد آنها کمتر شده و آمادگی حضور نفس را پیدا می‌کنند و زمانی که به درجه صافی برسند تضاد خود را از دست داده و به اعتدال کامل می‌رسند و شفا پیدا کرده و دو قوه  به نام نفس لوامه و نفس اماره پیدا می‌کنند.
وی با اشاره به اینکه حکمت در باب عقل عملی نه  جربزه است نه بلاهت ، توضیح داد: فضائل را با اعتدال می‌توان درک کرد و حکمت متولد علم و اخلاق است. اعتدال از نظر حکمای اسلامی نتیجه اندیشیدن و عقلیدن است، ملاصدرا حکیم است و سلوک حکیمانه دارد‌..

 

صوت سخنرانی دکتر محقق داماد

حتی تکفیری ها هم فاقد عقلانیت نیستند اما از عقلانیت نادرست و ابزاری استفاده می‌کنند

حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه در این نشست با طرح این پرسش‌ها که آیا هر عقلانیتی مستلزم اعتدال و هر اعتدالی زاییده عقلانیت است، توضیح داد: اعتدال در مقابل افراط و تفریط به معنای میانه روی به کار می‌رود و طبیعتا شامل همه عرصه‌ها می‌شود.
وی در ادامه افزود: خشونت در فلسفه اسلامی نهی شده است برخی می‌گویند به ما چه ربطی دارد که در دنیا چه اتفاقی می‌افتد برخی دیگر نیز اجازه نمی‌دهند دیگران حق حیات داشته باشند این افراط و تفریط هر دو غلط است پس اعتدال، شجاعت و عفت و حکمت و عدالت است.

حجت‌الاسلام خسروپناه درباره عقلانیت گفت: معنای اول عقلانیت عبارت است از کاربست عقل استدلال گر، این نوع از عقلانیت به طور گسترده در فلسفه اسلامی مطرح شده است.  معنای دوم عقلانیت ابزاری است که مارکس وبر در کتاب خود این اصطلاح را به کار برده است. عقلانیت دیگر برای تسلط بر دیگران است زمانی که منطق انسان منطق معیشت باشد همه دغدغه‌اش تسلط بر دیگران باشد، امیدی برای عقلانیت نیست.

وی در ادامه درباره اینکه کدام یک از این عقلانیت‌ها اعتدال گرا یا اعتدال ستیز هستند، افزود: تمام عقلانیت‌های ذیل عقلانیت ابزاری که برای تسلط بر عالم است گاه اعتدال گریز و گاه اعتدال ستیز است. من کامل مباحث دکتر اباذری را قبول دارم اما بیشتر بحث ایشان بر نولیبرالیسم بود اما همه مکاتب مدرن چون عقلانیت ابزاری را قبول دارند از اعتدال فاصله می‌گیرند.

وی با تأکید بر اینکه عقلانیت ابزاری به اعتقاد بنده علاوه بر نیازش به عقلانیت اخلاقی به عقلانیت استدلال‌گر و نوعی از عقلانیت دینی و معنوی نیاز دارد، توضیح داد: عقلانیت دینی عقلانیت معطوف به ارزش‌های دینی است عقلانیت دینی دو نوع است، یک نوع عقلانیت دینی است که عقل قبل از ایمان را قبول دارد ـ چه عقل نظری چه عقل عملی باشد.

خسروپناه اظهار داشت: یک مدل دیگر عقل بعد از ایمان را می‌پذیرد و می‌گوید که من عقل را کنار می‌گذارم و ملاکم فقط نص دینی است. حکمت اسلامی عقلانیت دینی را قبول دارد اما مدل اول از عقلانیت دینی را پذیرفتند. تکفیری‌ها به عقلانیت بعد از ایمان معتقدند این نوع عقلانیت بیش از هزار سال پیش تا به امروز حضور داشته است و در عصر حاضربه دلیل شبکه‌های ارتباطی جدید مطرح شده‌اند.

خسروپناه گفت: در دنیای مدرن عقلانیت ابزاری است خواه لیبرالیسم و نولیبرالیسم باشد خواه مارکسیسم و سوسیالیسم که به اعتدال ستیزی می‌کشد چرا که در پی سود و منفعت بیشتر است. یکی دیگر از عقلانیت دینی است که در تکفیری‌ها مشاهده می‌شود همین الان یهودی‌های صهیونیسم هستند که غیر از خودشان را حق حیات نمی‌دهند و اگر هم حیات داشته باشند باید در خدمت آنها باشد این مدل عقلانیت دینی خطرناک است.

 

صوت و متن سخنرانی دکتر خسروپناه

شعارهای تکفیری که در برخی محافل دیده می‌شود همان رواج روحیه فاشیستی است

در ادامه نشست دکتر اباذری عضو هیات علمی دانشگاه تهران سخنان خود را با اشاره به انتخابات اخیر آمریکا شروع کرد و تشریح کرد که ترامپ گرایش‌های فاشیستی دارد و به دنبال ایجاد جنبشی نژادپرستانه، ضد کارگری و ضد اسلام است که طی آن، به شکل اغراق‌آمیز خواهان عظمت امریکا است.

وی تأکید کرد: چامسکی پیش‌تر ظهور ترامپ را پیش‌بینی کرده بود و علت آن را فرمانروایی نئولیبرال‌ها از بعد از ریگان دانست که چه در قالب جمهوری‌خواه و چه دموکرات با توسل به سیاست‌های داخلی یکسان و سیاست‌های خارجی تهاجم‌آمیز حکومت کردند. به زعم اباذری، این نئولیبرال‌ها اعم از جمهوری‌خواه و دموکرات به سبب همانندی سیاست‌هایشان «مرکز افراطی» یا «اعتدال افراطی» نام گرفتند.

وی تصریح کرد: به اعتقاد نئولیبرالیست‌ها، دولت باید پاسدار «حقیقت بازار» یعنی فراهم کردن قوانین مورد علاقه آنها و جهانی شدن سرمایه باشد. در این شرایط، مردم دیگر نمی‌توانند درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند؛ چرا که رابطه دولت و مردم گسسته شده است و به همین دلیل است که مردم به فاشیستی چون ترامپ رأ‌ی می‌دهند. نئولیبرالیست یا گونه قدیمی آن همواره جاده صاف‌کن فاشیست بوده است؛

شاید این سؤال مطرح ‌شود که «تحلیل انتخابات امریکا در روز جهانی فلسفه چه ضرورتی دارد؟» به نظر می‌رسد آنچه اباذری می‌کوشید بیان کند، برجسته شدن فلسفه نئولیبرالیسم در دنیای امروز است که طی آن بازار یک مقدمه معرفت‌شناسانه است که باید و نباید می‌کند و معتقد است بازار «حقیقت» را می‌گوید. اباذری در توضیح اینکه «اعتدال» در کجای این پازل قرار می‌گیرد، گفت: چون در نئولیبرالیسم هم چپ‌ها و هم راست‌ها حضور می‌یابند، خواه‌ناخواه یک حد وسطی شکل می‌گیرد.

دکتر اباذری اشاره کرد حتی در ایران هم بصورت ناخودآگاه تمامی دولت‌ها به گونه‌ای مجبور شدند تا دنبال روی سیاست های نئولیبرال‌ها باشند چرا که آنها هم در دام  مهمترین اصل نئولیبرال‌ها یعنی «حقیقت را بازار تعیین می‌کند» افتاده‌اند.در انتها دکتر اباذری فلاسفه را دعوت کرد تا به این دست مسائل هم بپردازند و مرز اعتدال و میانه روی را روشن‌تر نمایند.

 

صوت و متن سخنرانی دکتر اباذری

فضیلت عقلانی رابط اخلاق و عقل است و جهت امیال را به جهت عقل مرتبط می‌کند

محسن جوادی، استاد فلسفه دانشگاه تربیت مدرس دیگر سخنران این نشست بود وی اشاره به ارسطو کرد و گفت:ارسطو تاکید می‌کند فضیلت عقلانی رابط اخلاق و عقل است و جهت امیال را به جهت عقل مرتبط می‌کند و اسم آن را فرونسیس یا حکمت عملی یا در ترجمه‌های قدیم عربی حزم یا دوراندیشی است.کار این ربط دادن وضعیت در حال چرخش و تغییر به اصول ثابت است. مثل کار پزشک که در کنار آشنایی با دانش پزشکی، به بیماران واقعی می‌پردازد و کار او ترکیبی از دانش و ویژگی‌های کلی با امور جزیی و گذراست. این فضیلت نظری نیز به همین معناست. بنابراین تاکید بر منش و شخصیت به معنای تعین یافتگی جبری و غیرقابل تغییر نیست. خود ارسطو بارها می‌گوید نقش فضیلت عقلی فرونسیس توجه دادن به این حساسیت‌هاست.

وی در ادامه در این خصوص اضافه کرد که مثلا در پزشکی غایت سلامتی است و گاهی با توجه به آن هدف مواردی ممکن است تغییر کند. فرونسیس هم نقش عملی در اعتدال و میانه روی دارد، باید ابتدا غایت و قرار زندگی را شناخت و د رقالب آن می‌توان تعدیلات را انجام داد البته این هدف نهایی را حکمت تعیین می‌کند ولی حکمت در این صورت راه و روش را نداریم و این نشان می‌دهد که فرونسیس با حکمت فرق می‌کند و در واقع فرونسیس است که راه را نشان می‌دهد.
دکتر جوادی در ادامه چند عامل را برشمرد که در راه رسیدن به غایت و هدف مهم و تاثیر گذار است و از آن جمله به مهارت، تجربه و ضمیر اشاره کرد و گفت مثلا ارسطو به سالمندان به خاطر داشتن تجربه احترام می‌گذارد و آن‍ها را با ارزش می‌شمارد. همچنین داشتن ضمیر پاک  همانطور که در متون دینی به آن اشاره شده در رسیدن به اعتدال و درست طی کردن مسیر بسیار مهم است. و یا در خصوص مهارت برفرض داشتن یک فضیلت مثل شجاعت مهم است که این شجاعت را در کجا صرف کنیم، مسیر درست یا غلط و این یک مهارت لازم دارد. در نهایت این عوامل نشان می‌دهد که رسیدن به این اعتدال و عقلانیت کار راحتی نیست و این دشواری‌ها در جامعه پررنگتر نیز می‌‍شود.

 

صوت سخنرانی دکتر جوادی

عقل بدون هدایت وحی گمراه کننده است

آخرین سخنران این نشست عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) دکتر محمد لگنهاوزن بود وی در ابتدا روز کتاب و کتابخوانی و روز علامه طباطبائی را تبریک گفتند و اشاره کردند که موضوع این روز با روز علامه طباطبائی بسیار قرابت دارد چرا که ایشان در پیشبرد اهداف دینی بسیار تاثیر گذار بودند.

بین جنگ جهانی اول و دوم عقل گرایی محض به حدی مورد توجه بود که پاپ دستور داد تمام کشیشان باید قسم بخورد که با عقل گرایی مبارزه کند و ضد متعادل گرایی عمل کند! چرا چنین دستوری داده شد؟ این به این دلیل بود که در آن زمان تنها عقل را کافی می‌دانستند و آن هم عقل ابزاری.در صورتی که عقل بدون هدایت وحی گمراه کننده است پس نمی توان یک قلمرو عقل گرایی بدون هدایت وحی پیدا کرد.

وی ادامه داد: در آن زمان به مردم گفته شد شما به تنهایی حق ندارید کتاب مقدس را بخوانید! چرا که شما آنرا نمی‌فهمید و به گمراهی می‌رسیدو فقط باید روحانی آن‌را برای شما بخواند.

دکتر لگنهاوزن در ادامه به مواردی مانند وحی اشاره کرد که با عقل اثبات نمی‌شود ولی می‌توان در آنها با عقل پیشرفتهای قابل توجهی داشت. وی درادامه به براهین صدیقین اشاره کرد و برخی از راه‌های دیگر اثبات خدا را که توسط فیلسوفان غربی ارائه شده برشمرد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

دفتر و ساختمان آموزشی : قم،خ ارم ،ک۲۰ روبروی مسجدسلماسی پلاک۱۳ کدپستی: 3715696797