عبدالصمد همدانی
ملا عبدالصمد همدانی زادروز بین سالهای ۱۱۵۰ تا ۱۱۵۵ق درگذشت ۱۸ ذیحجه ۱۲۱۶ق – کربلا استادان وحید بهبهانی، سید علی طباطبایی، شاگردان ملامحمد کوه بنانی، حاج میرزا آقاسی شناختهشده برای ترویج طریق عرفانی در میان فقهای شیعه نقشهای برجسته عارف، فقیه، متکلم و لغوی آثار بحرالحقائق، فی العشق الالهی، بحرالمعارف ملا عبدالصمد هَمِدانی، عارف، فقیه، متکلم و لغوی شیعی قرن سیزدهم. مهمترین اساتید عبدالصمد در فقه و اصول، وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی بوده است. عبدالصمد سالها
ملا عبدالصمد همدانی | |
---|---|
زادروز | بین سالهای ۱۱۵۰ تا ۱۱۵۵ق |
درگذشت | ۱۸ ذیحجه ۱۲۱۶ق – کربلا |
استادان | وحید بهبهانی، سید علی طباطبایی، |
شاگردان | ملامحمد کوه بنانی، حاج میرزا آقاسی |
شناختهشده برای | ترویج طریق عرفانی در میان فقهای شیعه |
نقشهای برجسته | عارف، فقیه، متکلم و لغوی |
آثار | بحرالحقائق، فی العشق الالهی، بحرالمعارف |
ملا عبدالصمد هَمِدانی، عارف، فقیه، متکلم و لغوی شیعی قرن سیزدهم. مهمترین اساتید عبدالصمد در فقه و اصول، وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی بوده است. عبدالصمد سالها برای تحصیل و تدریس فقه در عتبات بود. گفته میشود به واسطۀ عبدالصمد طریقهای عرفانی در میان فقهای شیعه، به خصوص در عتبات، رواج پیدا کرد که بعداً به ملا حسینقلی همدانی رسید. آثار بسیاری از وی به جا مانده است که مهمترین آن در تصوف و حکمت عملی، بحر المعارف است. عبدالصمد در ۱۸ ذیحجۀ (عید غدیر) سال ۱۲۱۶ق، در حملۀ وهابیها به کربلا، به شهادت رسید.
محتویات
نسب و تولد
از خانواده، تاریخ تولد و اوایل زندگی وی اطلاع دقیقی در دست نیست. کسانی که اولین شرح حالها را دربارۀ وی نوشته و با وی معاشر بودهاند، عبارتند از: حاج میرزا زین العابدین شیروانی، مست علیشاه[۱]، که بنا به گزارش وی پدرش نیز با عبدالصمد دوستی داشته است؛ و میرزا محمد حسن زنوزی، مؤلف ریاض الجنه، که با عبدالصمد ملاقات داشته و فقط او در کتابش نام پدر عبدالصمد را نوشته و آن را محمد ذکر کرده است.[۲]
با توجه به سال شهادت عبدالصمد و اینکه عمر وی را بیش از ۶۰سال ذکر کردهاند، احتمالا ولادتش پیش از سال ۱۱۵۶ و شاید بین سالهای ۱۱۵۰ تا ۱۱۵۵ بوده است.[۳]
عبدالصمد همدانی در ۱۸ ذی الحجه (عید غدیر) ۱۲۱۶، در حملۀ وهابیها به کربلا، به شهادت رسید.[۴]
تحصیلات
به نوشتۀ شیروانی، عبدالصمد ۴۰ سال در عتبات عالیات به تحصیل پرداخت و نزدیک سی سال در کربلا بر مسند اجتهاد نشست، فتوا میداد و تدریس میکرد و در همان سالها کتابهایی در فقه و اصول و لغت نوشت.[۵]
اولین و مهمترین استاد عبدالصمد در فقه و اصول، وحید بهبهانی (متوفی ۱۲۰۵) و دومین سید علی طباطبایی (متوفی۱۲۳۱)، مؤلف ریاض المسائل، بود.[۶] ایزد گشسب،[۷] سید بحرالعلوم (متوفی ۱۱۵۵) را نیز یکی از استادان وی دانسته، ولی عبدالصمد در هیچ یک از آثار خود از وی نام نبرده است.
سیر و سلوک
عبدالصمد در عتبات، با راهنمایی مجذوب علیشاه نزد نورعلیشاه اصفهانی (شیخ سلسله نعمت اللهی) راه یافت و به واسطۀ وی وارد طریقت شد.[۸] احتمالا این ملاقات در ۱۲۰۷ صورت گرفته که نورعلیشاه در کربلا بوده و مجذوب علیشاه نیز در همین ایام از وی اجازه ارشاد[یادداشت ۱] گرفته است.[۹] بنا بر برخی منابع، عبدالصمد به اشارۀ نورعلیشاه نزد حسین علیشاه در اصفهان رفت واجازۀ ذکر خفی از او گرفت و هشت سال نزد وی شاگردی کرد.[۱۰] البته عبدالصمد در یکی از آثارش تصریح کرده که دستور ذکرش را از سید علیرضا (رضا علیشاه دکنی)، قطب وقت نعمت اللهی ساکن دکن، گرفته و سپس سلسله نسب سید علیرضا را تا شاه نعمت الله ولی و از وی تا امام رضا علیهالسلام ذکر کرده و از حسین علیشاه نام نبرده است.[۱۱]
معصوم علیشاه در طرایق الحقایق در سبب این کار چند وجه ذکر کرده است، از جمله اسقاط نسخۀ خطی اثر مورد نظر و دیگر این که شاید عبدالصمد خود نیز بدون واسطه با رضا علیشاه مرتبط بوده است.[۱۲] احتمال هم میرود که این امر به سبب احتیاط بسیار حسین علیشاه در اظهار تصوف خود بوده باشد[۱۳] و از این رو، عبدالصمد نیز – که به سبب تعلقش به سلسلههای صوفیه، آزار فراوان دیده بود– نمیخواست مقام شیخ خود را در تصوف آشکار کند.[۱۴]
نقش عبدالصمد در عرفان شیعی
عبدالصمد، پس از هشت سال، از اصفهان به کربلا بازگشت و به تبلیغ سلسلۀ خود پرداخت.[۱۵] بنا به گفتۀ معصوم علیشاه، عبدالصمد در کربلا احتمالاً واسطۀ ملاقات سید بحرالعلوم با نورعلیشاه اصفهانی شده بود.[۱۶] اگر این مطلب درست باشد، عبدالصمد همدانی در تاریخ عرفان شیعی اهمیت خاصی مییابد، زیرا به واسطۀ او و احتمالاً سید بحرالعلوم، طریقهای عرفانی در میان فقهای شیعه، به خصوص در عتبات، رواج پیدا کرد که بعداً به ملا حسینقلی همدانی رسید و پس از آنان نیز ادامه یافت.[۱۷]
مریدان
دو تن از مشاهیر مرید وی عبارتاند از: ملامحمد کوه بنانی، (متوفی ۱۲۴۷) از علمای کرمان، ملقب به هدایت علیشاه[۱۸] و ملا عباس ایروانی، معروف به حاج میرزا آقاسی (متوفی ۱۲۶۵ق)، که بعدها صدر اعظم محمدشاه قاجار شد.[۱۹] گفته شده است که عبدالصمد همدانی پیش از حملۀ وهابیها، همسر و فرزندانش را به آقاسی سپرده بود و او نیز آنان را از کربلا به همدان باز گرداند.[۲۰]
آثار
عبدالصمد همدانی آثاری در تصوف و فقه و اصول و لغت و کلام دارد، که غالباً چاپ نشدهاند. در صحت انتساب بعضی از آنها به وی تردید وجود دارد. برخی از این آثار را متعلق به شخص دیگری به نام عبدالصمد بن محمدحسین همدانی، از علمای اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم و از پیروان شیخ احمد احسایی، دانسته و گفتهاند که به اشتباه از آن عبدالصمد همدانی دانسته شده است.[۲۱]
در فقه
برخی از آثار قطعی عبدالصمد در فقه عبارتاند از: بحرالحقائق، در شرح مختصر النافع محقق حلی، که ناتمام مانده و نسخۀ خطی آن موجود است؛[۲۲] رساله در غنا، که در آن، دلایل رد غنا از نظر فقهی بررسی شده است[۲۳] و شرح معارج الاصول محقق حلی.[۲۴]
در لغت
گفته شده است که عبدالصمد کتابی حجیم در لغت نیز داشته است.[۲۵]
تصوف و حکمت عملی
از آثار قطعی وی در تصوف، رسالۀ کوچکی است به نام، فی العشق الالهی به فارسی آمیخته با عربی، دربارۀ عشق.[۲۶] این کتاب با نام محبت نامه، به کوشش حسین جعفری زنجانی، در ۱۳۸۲ش در قم به چاپ رسیده است.
کتاب بحرالمعارف
اما مهمترین کتاب وی در تصوف و حکمت عملی، بحرالمعارف است.[۱]
این کتاب، که به فارسی مخلوط به عربی است، بازگو کنندۀ ایام سلوک معنوی مؤلف است و وی آن را در اواخر عمر، در کربلا تألیف کرده است. عبدالصمد در تألیف این کتاب علاوه بر استفاده از بسیاری کتابهای عرفان عملی و نظری، مطالب خود را به آیات و احادیث نیز مستند کرده است.[۲۷] در این کتاب از مشایخ تصوف، مانند معروف کرخی و جنید و نجم الدین کبری نیز اقوال بسیاری ذکر شده است.[۲۸]
بحرالمعارف، در جمع تصوف و تشیع، در همان مسیر جامع الاسرار سید حیدر آملی است و یکی از منابع بحر المعارف نیز بوده است.[۲۹] بخشهایی از بحر المعارف در موضوع ولایت و شئون آن، بنا بر سیاق عارفان، است. وی در این اثر خواسته است از منظر ولایت، تصوف را اثبات و تعالیم آن را تفسیر کند.
بحر المعارف از نظر ترتیب بابها و فصول و ذکر عناوین تا حدی به کتاب مرصاد العباد نجم الدین رازی شباهت دارد،[۳۰] با این تفاوت که شرح و تفصیل مطالب مبتنی بر عقاید و مأثورات شیعه است، چنانکه مثلاً در جلد اول، درمبحث «شرایط شیخ و مرشد» و «بحثی جامع در امامت»، دربارۀ مناقب امام علی(ع) و اثبات امامت آن حضرت سخن گفته است.[۳۱]
دیوان شعر
عبدالصمد به زبان فارسی و عربی شعر میسرود. بعضی از اشعار وی در بحرالمعارف آمده است.[۳۲] به نوشتۀ آقا بزرگ طهرانی نیز وی دیوانی داشته است.[۳۳]
پانویس
- ↑ بستان السیاحه، ص۶۱۳
- ↑ زنوزی، ج۳، ص۴۵۳
- ↑ رجوع کنید به شیروانی، بستان السیاحه، ص۶۱۳؛ معصوم علیشاه، ج۳، ص۲۱۲
- ↑ هدایت، ص۴۵۱
- ↑ رجوع کنید به معصوم علیشاه، ج۳، ص۲۱۲
- ↑ هدایت، ص۴۵۰؛ قمی، ج۱،ص۳۹۵؛ معصوم علیشاه، ج۳، ص۲۱۱
- ↑ ایزد گشسب، ص۷۸
- ↑ شیروانی، بستان السیاحه، ص۶۱۳؛ دیوان بیگی، ج۲، ص۱۰۴۴؛ امین، ج۸، ص۱۷
- ↑ رجوع کنید به دیوان بیگی، ج۲، ص۱۰۳۷
- ↑ شیروانی، دیوان بیگی، ج۲، ص۱۰۳۷
- ↑ همدانی، ج۱، ص۲۴۹
- ↑ معصوم علیشاه، ج۲، ص۳۳۳
- ↑ رجوع کنید به سلطانی گنابادی، ص۲۱۷-۲۱۸
- ↑ شیروانی، ریاض السیاحه، ص۷۲۲
- ↑ شیروانی، ریاض السیاحه، ص۷۲۱۷۲۲؛ هدایت، ص۴۵۱
- ↑ معصوم علیشاه، ج۳، ص۲۰۰
- ↑ رجوع کنید به بلاغی، ص۱۲؛ صدوقی سها، ص۲۱۲
- ↑ دیوان بیگی، ج۲، ص۱۰۴۸
- ↑ دیوان بیگی، ج۲، ص۱۰۴۴
- ↑ معصوم علیشاه، ج۳، ص۲۹۹
- ↑ رجوع کنید به حسینی، ج۱، ص۲۹۸
- ↑ آقابزرگ طهرانی، ج۱۴، ص۵۹؛ حائری، ج۱۷، ص۳۰۳
- ↑ احمد عابدی، ج۱، ص۶۶۹
- ↑ زنوزی، ج۳، ص۴۵۴؛ سبحانی، ج۱۳، ص۳۴۲
- ↑ خوانساری، ج۴، ص۱۹۸؛ آقابزرگ طهرانی، ج۱۸، ص۳۳۲
- ↑ زنوزی، ج۳، ص۴۵۴
- ↑ رجوع کنید به عبدالصمد همدانی،ج۱، ص۱۳؛ همدانی، ج۱، مقدمۀ استاد ولی، ص۷
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به عبدالصمد همدانی،ج۱، ص۳۴-۳۵، ۵۱،۲۷۸، ج۲، ص۹۱، ۳۷۹، ۳۸۷
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به عبدالصمد همدانی، ج۲، ص۴۷۵-۴۷۶
- ↑ همدانی، ج۱، مقدمۀ استاد ولی، ص۷
- ↑ رجوع کنید به عبدالصمد همدانی، ج۱، ص۴۰۷- ۴۹۴
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به همو، ج۱، ص۳۷۳-۳۷۷
- ↑ آقابزرگ، ج۹، قسم۲، ص۶۱۸
- ↑ اجازه کتبی یا شفاهی استاد به شاگرد، جهت تأیید صلاحیت او برای داشتن مقام استادی برای دیگران
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰