مولفه های دینی بودن علم” در هفتاد و هشتمین جلسه گروه علمی فلسفه دین+خلاصه بحث
۲۰۱۷-۱۰-۱۴ هفتاد و هشتمین جلسه گروه علمی فلسفه دین برگزار شدهفتاد و هشتمین جلسه گروه علمی فلسفه دین با موضوع “مولفه های دینی بودن علم“ با ارائه “آقای دکتر علی تبار” و با حضور اعضاء محترم گروه سه شنبه ۱۸ مهر ۹۶ ساعت ۱۹:۳۰ درمجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد. خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:از مسائل مهم در باب علم دینی،
۲۰۱۷-۱۰-۱۴
هفتاد و هشتمین جلسه گروه علمی فلسفه دین برگزار شد
هفتاد و هشتمین جلسه گروه علمی فلسفه دین با موضوع “مولفه های دینی بودن علم“ با ارائه “آقای دکتر علی تبار” و با حضور اعضاء محترم گروه سه شنبه ۱۸ مهر ۹۶ ساعت ۱۹:۳۰ درمجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:از مسائل مهم در باب علم دینی، معیارها و عوامل دینیبودن آن است. این مسأله در دو مقام متصور است؛ یکی مقام علم مطلوب و دیگری درباب علوم موجود. به عبارت دیگر، وقتی سخن از علم دینی به میان میآید، دو جنبه مدنظر میباشد؛ یکی تحلیل وضع موجود علوم و ارایه راهکاری برای دینیسازی آن (تهذیب) و دوم، علم دینی مطلوب.
علم دینی مطلوب، باید دارای عوامل، عناصر، مؤلفههایی است که هر یک از این مؤلفهها و عناصر، دارای شاخصهاییاند که نشانگر ماهیت دینی آن علم خواهد بود. این بحث مبتنی بر این است که در حوزه علمشناسی، عناصر تشکیلدهنده ماهیت علم و همچنین عوامل بیرونی مؤثر بر علم را به چه چیزی بدانیم. عناصر و مؤلفههای گوناگونی متصور است؛ از جمله موضوع، محمول، عالِم، معلوم، روش، ابزار، منبع، فایده و کاربرد، هدف و غایت، مبانی، پیشفرضها، پیشانگارهها، زمان، مکان، جغرافیا، فرهنگ، تمدن و… که برخی از این عناصر، از عناصر رکنیاند و برخی نیز غیررکنی. برخی از عناصر، به صورت مستقیم، وصف علم قرار میگیرند و برخی وصف معلوم و برخی نیز وصف عالِمند که در عین حال در دینیبودن علم نقش دارند؛ از اینرو عوامل و مؤلههای علم دینی را میتوان در چهار محور کلی «علم»، «عالِم»، «معلوم» و «ساختار فرهنگی حاکم» دستهبندی نمود. مراد از عالِم، مؤسسان و بانیان علمند و مراد از معلوم، موضوع علم وموضوع مسائل علمند. برخی از این عناصر در دینیبودن، نقش علت ناقضه را بازی میکنند که از آن به عناصر اصلی و رکنی تعبیر میکنیم و برخی نیز از سنخ علل معِدّهاند که از آن به عناصر غیررکنی اطلاق میکنیم.
توضیح این که علم، به معنای رشته علمی و به عنوان یک دستگاه معرفتی با هویت جمعی، متشکل از مجموعهای از عناصر و مؤلفههای رکنی و غیررکنی است. مراد از عناصر رکنی، عناصر ماهیتساز و مولد همچون «مبادی»، «منابع»، «موضوع»، «مسائل»، «غایت»، و «روش» علم که تکون و تشخص ماهوی هر دانش و مسائل اساسی آن در گرو آنهاست. عناصر غیررکنی عبارت است امور هویتبخش مانند «عالمان»، «مؤسسان»، «ظروف تاریخی، فرهنگی و اجتماعی» تکون و تطور، و «ساختار صوری» دانش که موجب تعیین هویت دانشها میشوند. میان عوامل یادشده، تناسب عمیق و ترابط وثیقی برقرار است؛ لذا در علم صرفاً با مجموعه انباشتهای از عوامل، مؤلفهها و قضایای متشتـته و غیرمرتبط مواجه نیستیم؛ بلکه این عوامل، به صورت شبکهای و منظومهای به هم مرتبط بوده و در دینیشدن یا غیردینیشدن علم، نقش دارند و نقش هر کدام، به حسب خودش و با حفظ خاصیت علمیت علم خواهد بود.
وصف دینیبودن در علوم، امری ذو وجوه، ذو مراتب و دارای مراتب تشکیکی است که در بالاترین مرتبه آن، دوگانگی بین دین و علم وجود ندارد و آن علم معصومین میباشد که بین دین و علم، فاصله و دوئیتی متصور نیست و تماماً با دین در لوح محفوظ انطباق دارد. مرتبه پایینتر، علوم و معارف انسانهای غیر معصوم میباشد که فرض انطباق و عدم انطباق متصور است و در این مرتبه، وصف دینیبودن شدت و ضعف میگیرد که بالاترین مرتبه علم غیر معصومین از لحاظ دینیبودن، جایی است که واجد تمامی ملاکهای یادشده باشد و از لحاظ معرفتشناختی نیز منطبق با حاق دین باشد که از آن به «معرفت دین» یا «علم دین» نیز اطلاق میکنیم و از لحاظ فلسفی، متصل به عالَم بالا باشد.
به عبارت دیگر، اطلاق وصف دینی به هر یک از معارف و علوم مختلف، مقول به تشکیک است. اختلاف و اشتراک این مراتب، به دینیبودن عناصر اصلی و رکنی علم(نظیر محتوا، ماهیت، روش، فایده و غایت و…) است. با توجه به وجود یا نبود انواع عناصر یادشده، دانش دینی از لحاظ دینیبودن، تقویت یا اشتداد و تضعیف یا کاستیپذیر است؛ بنابراین رابطه معیارها و عناصر یادشده طولیاند، نه عرضی. به عبارت دیگر، دینیبودن علوم، تابع دینیبودن عناصر و مؤلفههای مختلفی است که هر یک در جای خود مهم و نقش آفرین است. برخی عناصر مربوط به علماند که از آن به عناصر درونی و رکنی تعبیر میکنیم و برخی مربوط به عالِم و زمینههای فرهنگی و اجتماعی است که از آن به عناصر بیرونی و غیررکنی اطلاق میکنیم. که هر کدام به میزانی و به صورت تشکیکی در دینیبودن علم مؤثرند و در نتیجه دینیبودن علم و دانش، امری ذومراتب، ذو وجوه و تشکیکی است. بر این اساس، وصف دینیبودن برای علم، از سنخ صفر یا صد(هیج یا همه) نیست؛ بلکه قلمرو بسیار وسیع و دارای دامنه گستردهای است که از پایینترین مرتبه تا بالاترین آن را شامل خواهد شد. این معیار، شامل تمامی علوم میشود؛ اعم از علوم به معنای تکگزارهها و علوم به معنای رشتههای علمی؛ نظیر علوم دینی مرسوم و متداول، علوم طبیعی، علوم عقلی و انتزاعی محض، علوم کاربردی، علوم مهندسی، علوم انسانی و… بنا بر این در تبیین ماهیت علم دینی، باید به ماهیت تشکیکی آن توجه شود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰