نقدی بر درونگرایی انگیزشی“ در جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق+خلاصه بحث
۲۰۱۹-۰۹-۱۹ یکصد و بیست و دومین جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق با موضوع “نقدی بر درونگرایی انگیزشی“ با ارائه “حجت الاسلام دکتر محمدی منفرد“ و با حضور اعضاء محترم گروه چهارشنبه ۲۷ شهریور ۹۸ ساعت ۲۰:۱۵ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد. خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد: مقدمه انگیزش اخلاقی به معنای برانگیخته شدن برای اجرای فضائل و اجتناب
۲۰۱۹-۰۹-۱۹
یکصد و بیست و دومین جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق با موضوع “نقدی بر درونگرایی انگیزشی“ با ارائه “حجت الاسلام دکتر محمدی منفرد“ و با حضور اعضاء محترم گروه چهارشنبه ۲۷ شهریور ۹۸ ساعت ۲۰:۱۵ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:
- مقدمه
انگیزش اخلاقی به معنای برانگیخته شدن برای اجرای فضائل و اجتناب از رذائل اخلاقی است. در این مورد پرسش اساسی این است که چرا فرد – با وجود اینکه حکمی اخلاقی از وی صادر شده و نسبت به خوبی یا بدی رفتارهای اخلاقی آگاه است- به انجام رفتارهای خوب یا ترک رفتارهای بد انگیخته نمیشود؟ در پاسخ به این پرسش، برخی جانب درونگرائی انگیزشی و دیگران نیز موضع برونگرائی انگیزشی را پذیرفتهاند. براساس درونگرائی انگیزشی[۱] به طور تحلیلی ضروری است که اگر شخصی حکم کند که ” انجام رفتار X درست است”، دستکم تا حدودی به انجام آن فعل انگیخته میشود. بر این اساس نسبت و پیوندی مفهومی و درونی بین احکام اخلاقی و انگیخته شدن فرد به سوی عمل منطبق بر آن احکام وجود دارد و احکام اخلاقی ضرورتاً به انجام عمل معطوف به آن احکام انگیزاننده هستند. نظریه احساسگرائی اخلاقی با درونگرائی انگیزشی سازگار است، زیرا براساس این نظریه، حکم اخلاقی فرد به این معناست که به انجام آن فعل اخلاقی میل دارد. براساس برونگرائی انگیزش اخلاقی کافی است برای فرد اثبات شود که به لحاظ مفهومی یک حکم اخلاقی صادقانه وجود داشته باشد، ولی آن فرد هیچ انگیزشی برای عمل به حکم اخلاقی نداشته باشد، یعنی شخص بداند که نباید دروغ بگوید، ولی برانگیخته نشود و عامل مهم انگیخته شدن فرد نیز میلی مناسب است. نقدی بر استدلالهای درونگرائی انگیزشی
درونگرا برای ادعای خود چند استدلال مهم دارد که به برخی اشاره میکنم؛ استدلال اول: وقتی کسی جملهای به این مضمون که “عمل X درست است” را بیان میکند، انتظار و توقع داریم که به انجام آن عمل انگیخته شود. این انتظار و توقع با تجربه اثبات شده است. استدلال دوم: درونگرای انگیزشی میتواند با کمک دو عنصر ” عاقل نبودن” فردی که حکم اخلاقی کند و به انجام آن انگیخته نشود و همچنین امکان ” سرزنش کردن” چنین شخصی استدلالی به نفع درونگرائی انگیزشی ارائه کند. نتیجه استدلال دوم این است که اگر فاعل منطقاً خودش را متعهد کند به اینکه “باید رفتار A را در زمان C انجام دهد” و او اختیار دارد نسبت به اینکه رفتار A در زمان C انجام شود یا خیر، سپس او یا به انجام رفتار A در زمان C انگیخته میشود و یا اینکه حکم اصلی را ترک میکند و در نتیجه از حیث عملی غیرعاقل بوده و باید سرزنش شود. برونگرا در پاسخ به هر دو استدلال معتقد است که آنها مصادره به مطلوب هستند.
- ضعف اراده و نمونههای نقض درونگرائی انگیزشی
مهمترین دلیل در نفی درونگرائی انگیزشی مشاهده ضعف اراده و ملاحظه نمونههای نقض برای این رویکرد کلی است. معروفترین موارد نقض عبارتند از؛ ۱) اخلاقناپروایان:[۲]یعنی وجود کسانی که به انجام رفتارهای اخلاقی نمیدهند، با اینکه به خوب یا بد بودن آنها باور دارند.دو نمونه وجود فرد اخلاق ناپروا عبارتند از؛ الف) برای نمونه شما حکم میکنید که این وظیفه من است که به آن هدف برسم، ولی وقتی فکرش را میکنم میبینم نمیتوانم به آن هدف برسم و وقتی میگویم نمیتوان رسید، انگیزش پیدا نمیکنید. ب) رسیدن به هدفی امکانپذیر است، ولی به دلایل مختلف، به خاطر عاقبتاندیشی نمیتوان به سمت انجام وظیفه رفت و انگیزشی برای انجام نداریم. ۲) افراد غمگین بیحرکت:[۳] یعنی افرادی که با وجود باورداشتن به خوب بودن برخی رفتارها، اما به خاطر افسرده و غمگین بودن تمایلی به انجام آن رفتارها ندارند. ۳) افراد منحرفی[۴] که میل به بدی و تضعیف خوبی دارند.
تایید برونگرائی انگیزشی در اندیشه اسلامی
روشن است که استدلالها و موارد نقضی در ردّ درونگرائی انگیزشی به تایید برونگرائی انگیزشی کمک میکنند. در عین حال موارد نقضی پیشگفته برای درونگرائی انگیزشی از قبیل وجود افراد اخلاقناپروا و شرور، چالشی پیشروی برونگرائی انگیزشی بهشمار نیامده و ناسازگار با برونگرائی انگیزشی نیستند. از منظر غالب متفکران اسلامی نیز پذیرش برونگرائی انگیزشی موفقتر است.[۵] برای نمونه از نظر استاد مصباح یزدی معرفت یک فرد به ضرورت انجام یک عمل اخلاقی، به تنهائی برای انجام آن عمل توسط وی بسنده نیست، بلکه آن فرد نیازمند عنصرهائی مثل میل و اراده نیز هست. زیرا وی میگوید: ” اگر انسان را به ماشین تشبیه کنیم، میل در واقع عامل اصلی حرکت است؛ یعنی به منزله موتور است که انرژی لازم را برای حرکت تولید میکند. علم و آگاهی چراغی است که راه را روشن میکند و مسیر حرکت را مشخص میسازد و ….” استاد بیان داشته است که کارکرد عقل تنها ادراک است و از هر گونه میل، گرایش و کششی تهی میباشد. بنابراین عقل به تنهائی نمیتواند انگیزه فعالیت انسان را تامین کند، بلکه دو عامل مشترکاً در ایجاد فعل اختیاری تاثیر دارند؛ ۱) دستگاه شناخت و شعور و آگاهی. ۲) دستگاه امیال و گرایشها و انگیزهها. از نظر علامه طباطبائی نیز عواملی بیرونی میتوانند بر تحقق مصداق حکم اخلاقی تأثیرگذار باشند، توجه به فواید دنیوی و اخروی، عنصرهائی مثل دلرحمی و قرب الهی میتوانند بر ایجاد انگیزه برای رفتار اخلاقی تاثیرگذار باشند. از امکان انگیخته شدن فرد به سوی انجام رفتارهای اخلاقی به خاطر چنین اموری، میتوان به این نتیجه رسید که حکم اخلاقی به طور درونی ضرورتاً انسان را برنمیانگیزاند و الاّ اگر ضرورتاً برمیانگیخت، اساساً برای اخلاقی زیستن هیچ نیازی به چنین اموری نبوده و همان حکم اخلاقی بسنده بود. در حالیکه در بسیاری موارد حکم اخلاقی برای اخلاقی زیستن بسنده نیست و نیازمند این امور هستیم.
[۱] . Motivational Internalism
[۲] . Amoralists
[۳] . The depressed
[۴] . The perverse
[۵] . البته این متفکران به چنین اصطلاحی اشاره نداشتهاند، ولی از فحوای سخنشان میشود نوعی برونگرائی انگیزشی را استفاده کرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰