کلامی درباره آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
گفتاری با برگزارکنندگان کنگره بزرگداشت آیتالله ملکی تبریزی کلامی درباره آیتالله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره) میبینید اقبال جوانها به این چیزها را (امور معنوی). هر گوشه یک شخصی علمی بهپا کرد، یک عده دورش جمع میشوند. این نشاندهنده این است که این تشنگی وجود دارد امروز. این تشنگی را باید با آب زلال
گفتاری با برگزارکنندگان کنگره بزرگداشت آیتالله ملکی تبریزی
کلامی درباره آیتالله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره)
میبینید اقبال جوانها به این چیزها را (امور معنوی). هر گوشه یک شخصی علمی بهپا کرد، یک عده دورش جمع میشوند. این نشاندهنده این است که این تشنگی وجود دارد امروز. این تشنگی را باید با آب زلال برطرف کرد. ما چنانچه آب گلآلود یا آب مسموم هم بدهیم، این تشنگی برطرف خواهد شد اما با چی؟! نباید بگذاریم این تشنگی، این عطشی که وجود دارد با این آبهای مسموم، گلآلود، متعفن برطرف بشود. باید این تشنگی بماند و با آب زلال و گوارا، عرفان حقیقی و معنوی برطرف بشود.
متن زیر گفتاری است از مقام معظم رهبری که در دیدار با برگزارکنندگان کنگره بزرگداشت آیتالله ملکی تبریزی ایــراد کردهاند:
مرحوم آقای آقا میزا جواد آقا، جزو برجستهترین فقهای سالک و عارف، در دوره متأخر به حساب میآیند که نظیر ایشان در نجف و بقیه شهرهایی که در این دوره اخیر چند نفری از این قبیل بودهاند، معدود است. اینها شاگردان برجسته مرحوم آخوند ملا حسینقلی همدانی هستند که آن بزرگوار، خود داستانی است از عظمت مرحوم آخوند ملاحسینقلی و شاگردانی که ایشان تربیت کرده (همین بس که) یکی مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی است. مرحوم آقا میرزا جوادآقا،« ملکی» است؛ یعنی از خانواده اعیان؛ ملکالتجار و خانواده ایشان از اعیان هستند. این مرد از آن منشأ اجتماعی بلند میشود. میآید نجف و سالهای متمادی در آنجا اقامت میکند و همتش هم فقط این نیست که درس بخواند و فقیه بشود یا حتی یک فقیه متقی بشود. بالاتر از اینها، ایشان همت میکند حجابهایی که در مسیر انسان وجود دارد و در مسیر تکامل انسان مانع حرکت هستند را از مقابل خودش بردارد؛ مجاهدت میکند واقعا. لذا به مقامات خیلی عالی عرفانی هم میرسد. من از امام(ره) پرسیدم: «شما مرحوم آقا میرزا جواد آقا را درک کردید؟» ایشان با اظهار تأسف گفتند: «افسوس، نه؛ نشد که من درس ایشان و جلسات ایشان را به طور کامل درک کنم.» فرمودند: «آقای شیخ محمدتقی اراکی آمدند و به من گفتند که چنین جلساتی هست و شما هم بیایید. من هم یکی، دو جلسه رفتم. منتها آنوقت (مضمون فرمایششان این بود) ذهن ما پر بود از مفاهیم عرفانی، عرفان نظری که مرحوم آقای شاهآبادی تدریس میکردند.» مرحوم شاهآبادی عرفان نظری تدریس میکردند. عرفان نظری برای آن کسانی که وارد این راه میشوند، یک عالم برّاقِ پرطمطراقِ شیوایی است؛ دل را جذب میکند. مرحوم آقای میرزا جواد آقا سلیقهشان این نبود؛ به عرفان نظری خیلی نمیپرداختند. تربیت اخلاقی و تربیت سلوکی میکردند، انسانها را پرورش میدادند. اگر مراجعه کنید به «المراقبات» ایشان یا «لقاءالله»، میبینید مطالب مطالبی است که برای تربیت مخاطب از قلم ایشان صادر شده و آن طمطراق و اصطلاحات عرفان نظری را ندارد.
ایشان (امام خمینی(ره)) فرمودند: «ما چون ذهنمان پر بود از مطالب آقای شاهآبادی، خیلی ما را جذب نکرد و من نرفتم.» وقتی من آن مطلب را از امام(ره) پرسیدم شاید بیش از ۶۰ سال بعد از آن زمانی بود که امام ذکر میکردند (اواخر عمر مبارک امام بود) حالا امام(ره) تأسف میخوردند که نشد شرکت کنم. در حالی که ایشان در آن زمان در خلأ که زندگی نمیکردند، به درس آقای شاهآبادی میرفتند ولی (از نرفتن به درس آقای آقا میرزا جواد آقا) افسوس میخوردند. این نشاندهنده مرتبه و مقام آقا میرزا جواد آقاست. از نظر فقهی هم ایشان برجسته بودند. ایشان شاگرد حاجآقارضا همدانی بودند. حاجآقا رضا همدانی جزو فقهای بسیار پخته و قوی است. کتابهای فقهی حاج آقا رضا الان در حوزههای علمیه مرجع است. ایشان شاگرد آن مرد بزرگ بودند، پس از لحاظ فقهی هم مرد بزرگی است اما مطلقا بهعنوان فقاهت، ایشان نمیخواستند خودشان را معرفی کنند و درس فقهی و بساط فقهی دائر کنند. بحثشان تربیت سلوکی طلاب و حوزههای علمیه بود. مرحوم حاج شیخ رضواناللهتعالی علیه (آیتالله عبدالکریم حائری) در آن سالهایی که ایشان (آقا میرزا جواد آقا) در قم بودند، (دو سه سال بعد از ورود حاج شیخ به قم، ایشان فوت کردند) خیلی ایشان را تجلیل و احترام میکردند.
من سالها پیش در مجمعی (کنگره بزرگداشت حافظ/۱۳۶۷) گفتم که مرحوم آقا میرزا جواد آقا در نماز شب – حالا چه نماز شبی، با چه کیفیاتی، چه حالاتی، سه ساعت مانده به اذان صبح بلند میشود تا برود و وضو بگیرد. نقل میکردند که به آسمان نگاه میکرد و اشک میریخت، به آب نگاه میکرد اشک میریخت، صورتش را میشست، اشک میریخت؛ یعنی خشوع کامل؛ تضرع کامل و دائم. ایشان چنین شخصیتی بود. در قنوت نماز شب، همانطور که دعا میکردند و ذکر میگفتند، این شعر را میخواندند: «زان پیشتر که عالم فانی شود خراب ما را ز جام باده گلگون خراب کن» این حال، حالاتی است که ما فقط میشنویم. شاید تصورش هم برای
ما آسان نباشد این چه حالی است که مرد فقیه بزرگواری در قنوت نماز شبش شعر حافظ را اینطور باحال میخواند.
فرزند ایشان در جوانی از دنیا رفته بود، شاگردان ایشان رفته بودند خدمتشان و ایشان اصلا نگفته بودند که چنین مصیبتی برایشان پیش آمده. بعد کسانی که میخواستند از خدمتشان بروند، ایشان میگویند: «یک جنازهای اینجا هست. اگر موافقید، تشییع جنازهای هم بشود» معلوم میشود فرزند ایشان از دنیا رفته. یک چنین صبری، چنین قدرتی، چنین عظمتی؛ اینها چنین کسانی بودند.
ما در دنیای مادی، دنیایی که همه انگیزهها، همه تحرکها، همه تلاشهای عظیم انسانی مصروف به مادیگری، مصروف به پول است، مصروف بهجاه و مقام است، مصروف به این اسباببازیهای زندگی است که ماها دل به آن خوش کردهایم. در یک چنین دنیایی، چنین عظمتی، یک چنین کوه عظیم معنویت سربلند میکند، خیلی چیز عجیب و مهمی است.
احتیاج داریم ما؛ حاج میرزا جواد آقا باید معرفی بشود. معرفی این بزرگوارها با این چیزهای ظاهری نیست. نامگذاری سالن و خیابان و تابلو و این چیزها (البته اینها هم خوب است. ایرادی ندارد) اما مهمترش این است که ایشان معرفی بشود. از این عناصر بزرگوار و برجسته که بحمدالله هستند؛ مانند آقای جوادی، آقای حسنزاده، آقای مصباح بزرگانی که اهل معانی هستند الان، این چیزها را درک میکنند، دعوت بشود و بیایند حرف بزنند و صحبت کنند و مقداری تشریح کنند هویت حقیقی این شخصیت بزرگوار را و اینها پخش بشود. در میان جوانهای ما، میبینید اقبال به این عرفانهای جعلی و مصنوعی و وارداتی و واقعا چرند را. مثل این است که فرض کنید شما کاسه بلورین یا کاسه چینی نقاشی شده فاخر را مقایسه کنید با کاسه پلاستیکی. به همان شکل است. آن هم کاسه است، آن هم ممکن است نقش و نگاری داشته باشد اما این کجا و آن کجا؟!میبینید اقبال جوانها به این چیزها را. هر گوشه یک شخصی علمی بهپا کرد، یک عده دورش جمع میشوند. این نشاندهنده این است که این تشنگی وجود دارد امروز. این تشنگی را باید با آب زلال برطرف کرد. ما چنانچه آب گلآلود یا آب مسموم هم بدهیم، این تشنگی برطرف خواهد شد اما با چی؟! نباید بگذاریم این تشنگی، این عطشی که وجود دارد با این آبهای مسموم، گلآلود، متعفن برطرف بشود. باید این تشنگی بماند و با آب زلال و گوارا، عرفان حقیقی و معنوی برطرف بشود.
برچسب ها :آیتالله تبریزی ، آیتالله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ، مقام معظم رهبری ، موسسه آوای توحید
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰