“بررسی ایده کلبرگ برای عبور از هست به باید“ در جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق
۲۰۲۰-۰۱-۰۲ یکصد و بیست و هشتمین جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق با موضوع “بررسی ایده کلبرگ برای عبور از هست به باید “ با ارائه “حجت الاسلام والمسلمین حسن بوسلیکی“ و با حضور اعضاء محترم گروه چهارشنبه ۱۱ دی ۹۸ ساعت ۱۸ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد. خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد: کلبرگ مقالهای مفصل با نام «از
۲۰۲۰-۰۱-۰۲
یکصد و بیست و هشتمین جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق با موضوع “بررسی ایده کلبرگ برای عبور از هست به باید “ با ارائه “حجت الاسلام والمسلمین حسن بوسلیکی“ و با حضور اعضاء محترم گروه چهارشنبه ۱۱ دی ۹۸ ساعت ۱۸ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:
کلبرگ مقالهای مفصل با نام «از هست تا باید؛ چگونه میتوان در مطالعه رشد اخلاقی، مرتکب مغالطه طبیعتگرایانه شد و از تبعات آن در امان ماند» نگاشته است و در آن تلاش کرده از یافتههای تجربی خود درباره رشد اخلاقی، برای بحث فلسفی «نسبیتگرایی اخلاقی» دلالتهایی بگیرد.
این مقاله برای رد نسبیتگرایی اخلاقی نوشته شده است. اصلیترین ایده این مقاله این است که نباید مباحث فلسفه اخلاقی را بدون توجه به مسائل تجربی و روانشناختی رشد اخلاقی به سرانجام رساند. مطالعات روانشناختی رشد اخلاقی نشان میدهد که نسبیتگرایی مردود است.
وی برای نشان دادن این ایده، ادعای اصلی نسبیتگرایی فرهنگی (افراطی) و نیز نسبیتگرایی جامعهشناختی (معتدل) را مطرح کرده و مغالطههای آنها را آشکار کرده است.
آنگاه تلاش کرده نشان دهد مراحل ششگانه رشد استدلال اخلاقی که شناسایی کرده است، دارای رتبهبندی درجه شایستگی هستند. وی رتبهبندی مراحل استدلال اخلاقی، از دو معیار «تمایز و انسجام» استفاده کرده است. از نظر وی، این دو معیار روانشناختی، متناظر دو معیار فلسفی «تجویزی بودن و تعمیمپذیری» هستند.
کلبرگ تأکید میکند که وجه تمایز قضاوت اخلاقی از نااخلاقی، این است که قضاوت اخلاقی همراه «اتخاذ نقش» صورت میگیرد. یعنی هر مرحله استدلال اخلاقی، نیازمند گونه خاصی از اتخاذ نقش است. همین عنصر پل ارتباطی رشد شناخت اخلاقی با رشد شناخت منطقی است. یعنی احراز پارهای قابلیتهای شناخت منطقی شرط لازم (و نه کافی) برای رسیدن به یک مرحله از استدلال اخلاقی است. این اتخاذ نقش پیشرونده، در هر مرحله درکی عمیقتر از مفهوم عدالت را به همراه میآورد. بنابراین، مراحل رشد استدلال اخلاقی، در واقع مراحل درک عمیقتر از مفهوم «عدالت» است. از آنجا که پیشرفتهترین مرحله رشد استدلال اخلاقی، مستلزم نگاهی وظیفهگرا به اخلاق است، از نظر کلبرگ، میتوان گفت در نزاع میان «سودگرایی و وظیفهگرایی» میتوان ادعا کرد وظیفهگرایی نظریهای بسندهتر است و حاکی از ساختار شناختی متعادلتری است.
کلبرگ در پاسخ به نسبیتگرایان فرهنگی، علاوه بر این که میپذیرد بخشی از اختلاف اخلاقیات جوامع مختلف ناشی از گزارههای ناظر به واقع (باورها) است، بر این نکته تأکید میکند که بخشی از این اختلافات، ناشی از اختلاف مرحله و سطح رشد اخلاقی جوامع است. اگر همه جوامع به یک سطح از رشد دست یابند، این بخش از اختلافات اخلاقی رفع خواهد شد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰