“فلسفه قانون” در جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی+خلاصه بحث
یکصد و سومین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی با موضوع “فلسفه قانون” با ارائه “آقای دکتر محمود حکمت نیا” با حضور اعضای محترم گروه سه شنبه ۲۴ تیر ۹۹، ساعت ۲۱:۳۰ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد. خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد: دو مفهوم در مباحث نظام حقوقی: مجموعه قواعدی که در یک بستر تمدنی شکل میگیرد که دارای
یکصد و سومین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی با موضوع “فلسفه قانون” با ارائه “آقای دکتر محمود حکمت نیا” با حضور اعضای محترم گروه سه شنبه ۲۴ تیر ۹۹، ساعت ۲۱:۳۰ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:
دو مفهوم در مباحث
نظام حقوقی:
مجموعه قواعدی که در یک بستر تمدنی شکل میگیرد که دارای تکنیک، روش، روشهای قضاوت و … میباشد و در جامعه ما، فقه ما نظام حقوقی محسوب می شود.
فلسفه حقوق را باید از نظام حقوقی جدا کنیم، چرا که در فلسفه حقوق صرف نظر از هر محتوایی که میتواند داشته باشد، بحث میشود ولی نظام حقوقی براساس محتوا و روش خود بحث می کند.
اگر پایه حقوق را به معنای قواعد قرار دهیم اولین سؤال این است که ذات قواعد چیست؟ اولین پرسش که درباره حقوق مطرح میشود اینکه انسان زندگی را همراه با قواعد و قانونهایی تنظیم میکند که حتی اگر انسان به صورت فردی هم زندگی کند قانونمند میشود، زجر و شادیهای فردی او تبدیل به قاعده میشود و همین روند در زندگی اجتماعی او هم ادامه دارد و در فضای اجتماعی هم متناسب با قواعد حاکم بر آن، قانونمند زندگی است.
برای فهمیدن اینکه کدام قاعده حقوقی است به دو نکته و دو وصف میرسیم: وصف اول اینکه همه قواعد دارای مفاد و محتوایی هستند. وصف دوّم اینکه در حوزه عرف و اخلاق و سیره عقلایی این پرسش مطرح میشود که هر قاعده را نسبت به انجام آن ملتزم میدانیم، این التزام در اخلاق و عرف است ولی در حقوق این التزام به تنهایی کافی نیست، اینجا تلاقیگاه سیاست و حقوق میشود که فردی را ملزم به باید و یا نباید کنیم. در این صورت آیا قاعده الزام را میشود بدست آورد یا خیر؟ این الزامی که من تو را بر واجبی ملزم میدارم، جایگاه آن کجاست؟ مفاد الزام بر اساس چه منابعی اتخاذ میشود؟ چگونه استنباط میشود و در صورت تزاحم چه باید کرد؟
باید توجه داشت ما یک فلسفه حقوق داریم و یک فلسفه و حقوق. سؤالات حقوقی را که مد نظر داریم در یک دستگاه فلسفی به آنها پاسخ داده می شود، فلسفه حقوق باید سؤالات را جواب دهد، لذا حقوق دردرون یک دستگاه فلسفی سؤالات بنیادین را جواب میدهد.
این نکته هم باید توجه داشت که در مدل پوزیتیویستی در خصوص قاعده میگوید قاعده آنچه که ساخته میشود است نه آنچه که وجود دارد.
آقای دکتر لکزایی: بحث الزام در فلسفه حقوق و فلسفه سیاسی بسیار به هم نزدیک است البته الزام در فلسفه سیاسی به همان الزام سیاسی است. در فلسفه سیاسی هم مثل فلسفه حقوق بحث در خصوص الزام است که این الزام از کجا میآید.
دکتر شریف لک زایی: در بحث الزام سیاسی چند دیدگاه مطرح میشود، مباحث اختیار گرایان، مباحث فضیلت گرایان، مباحث تجربه گرایان و … .
بر اساس اینکه باید یک دستگاه فلسفی داشته باشیم تا آن سؤالات مدنظر فلسفه حقوق را بتوانیم پاسخ دهیم، سؤال این است که در فلسفه اسلامی کدام مکتب به این سؤالات پاسخ میدهد؟ همانطور که مستحضر هستید نگاه مکاتب فلسفی ما مختلف و متعدد است.
آیا پاسخ های این مکاتب متفاوت است یا خیر؟ اگر پاسخها متفاوت باشد نوع برداشت و نتایج آن در جامعه متفاوت و نگرش ها و شرایط حاکم بر جامعه بسیار متفاوت خواهد بود.
دکتر حکمتنیا: آنچه در فلسفه حقوق اسلامی بحث میکنیم بیشتر بحث فلسفه فقه یا فلسفه نظام حقوقی اسلام است که مورد بحث قرار می گیرد، لذا منابع شرعی که استنباط میشود از زاویه فلسفی به آن میپردازیم.
برچسب ها :اطلاع رسانی مجمع عالی حکمت اسلامی ، جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی ، خلاصه مبحث ، دکتر محمود حکمت نیا ، فلسفه ، فلسفه قانون ، موسسه آوای توحید ، موسسه مجمع عالی حکمت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰