کد خبر : 7437
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۷

ضرورت تهذیب

ضرورت تهذیب

ضرورت تهذیب در بیان مقام معظم رهبری (حفظه الله)  علیرغم اهمیت تهذیب نفس، ورود به این عرصه کمرنگ است و پیگیری این مطالبه نیز جدی دنبال نمی شود  بسم الله الرحمن الرحیم مطالبه تهذیب نفوس و خودسازی از ناحیه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) مکرر و به طرق مختلف و مناسبت های مختلف مطرح

ضرورت تهذیب در بیان مقام معظم رهبری (حفظه الله)

 علیرغم اهمیت تهذیب نفس، ورود به این عرصه کمرنگ است و پیگیری این مطالبه نیز جدی دنبال نمی شود 

ضرورت تحصیل و تهذیب و ورزش https://s4.uupload.ir/files/1053500x331_1484492744002029_xlox.png

بسم الله الرحمن الرحیم

مطالبه تهذیب نفوس و خودسازی از ناحیه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) مکرر و به طرق مختلف و مناسبت های مختلف مطرح شده است، این مطالبه بر اساس طرح کلی رسالت انبیاء که سه محور اساسی که تلاوت آیات الهی، تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت است، از اصول مهم و اهداف کلی دین و شریعت است. علیرغم اهمیت تهذیب نفس، ورود به این عرصه کمرنگ است و پیگیری این مطالبه نیز جدی دنبال نمی شود. بخشی از این مطالبه مربوط به حوزه های علمیه است، و بخشی دیگر نیز به دیگر متولیان مربوط می شود. آنچه در ذیل آمده است، بخشی از فرمایشات رهبری در مناسبت های مختلف در مطالبه معظم له نسبت به ترویج و نشر تهذیب و تزکیه نفوس و سیر و سلوک عملی است، که سخنرانی حضرت آیت الله کمیلی در مراسم آغاز پنجمین سال تحصیلی حوزه علمیه هامبورگ آلمان، بر حول محور همین مطالب ایراد گردید.

اهمیت تهذیب نفس در حوزه

«مسأله‌ دیگر در نظام رفتارى و اخلاقى حوزه‌ها، فیض بردن از معنویات است، تهذیب است؛ این خیلى مهم است. جوان امروز حوزه بیش از گذشته به مسأله‌ى تهذیب نیازمند است. کسانى که رشته‌هاى رفتارشناسى عمومى را مطالعه می کنند و کار می کنند، این را تأیید می کنند. امروز در همه‌ى دنیا اینجور است که وضع نظام مادى و فشار مادى و مادیت، جوان ها را بى‌حوصله می کند؛ جوان ها را افسرده می کند. در یک چنین وضعى، دستگیر جوان ها، توجه به معنویت و اخلاق است. علت اینکه مى‌بینید عرفان­هاى کاذب رشد پیدا می کند و یک عده‌اى طرفشان می روند، همین است؛ نیاز هست. جوان ما در حوزه‌ى علمیه – جوان طلبه؛ چه دختر، چه پسر- نیازمند تهذیب است» (بیانات رهبری در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹/۰۷/۲۹).

«عزیزان من! وقتش حالاست. از این فضاى معنوى، مواریث و یادگارهاى معنوى‏اى که در این فضا انباشته است، استفاده کنید. مرحوم سیّد حسین رضوى، از همین آستان مقدّسه و از علماى اوایل قرن چهاردهم است که از حالاتش نقل مى‏کنند، مثلاً در قنوت نماز وتر، دعاى «ابى حمزه» را از ابتدا تا انتها مى‏خوانده است! چنین عابدان و زاهدانى را این حوزه تربیت کرده است. من از بزرگان حوزه خواهش مى‏کنم، درس اخلاق و تهذیب را براى جوانان مستعد، روشن و نورانى – که در این حوزه فراوان هستند – جدّى بگیرند».

 تکریم اساتید و مراجع تقلید

«مسأله‌ بعدى، مسأله‌ نظام رفتارى و اخلاقى حوزه‌هاست؛ که همین تحول – اگر تحولى انجام می­گیرد- باید ناظر به این جهت هم باشد. چند تا سرفصل در این خصوص وجود دارد که من اینجا یادداشت کرده‌ام: تکریم اساتید؛ نظام رفتارى و اخلاقى ما در حوزه‌ها باید در این جهت حرکت کند. تکریم استاد، تکریم عناصر فاضل، بخصوص تکریم مراجع تقلید. هر کسى آسان به حد مراجع معظم تقلید نمی­رسد؛ صلاحیت­هاى زیادى لازم است. غالباً مراجع قله‌هاى علمى حوزه‌هاى علمیه محسوب می­شوند. بنابراین احترام مراجع بایستى محفوظ باشد؛باید تکریم شوند» (همان).

«احترام به استاد هم یک مسأله است. یکى از سنت­هاى رائج حوزه‌هاى علمیه، تواضع شاگرد در مقابل استاد بود؛ احترام به استاد. «آداب المتعلمین» می­نوشتند، که متعلم در مقابل معلم چه وظائفى دارد و معلم چه حقوقى بر او دارد؛ همچنان که متقابلاً متعلم بر معلم حقوقى دارد. اینکه استاد بیاید بگوید و برود، نه؛ حرف شاگرد را می­شنفتند، گوش می­کردند. اینها از قدیم معمول بوده است. در همین زمان ما بعضى از بزرگان بودند، الان هم هستند؛ شاگرد بعد از درس، تا خانه‌ى استاد او را همراهى می­کرد؛ بحث می­کرد، صحبت می­کرد، سؤال می­کرد. گعده، گعده‌ى علمى؛ نشست، نشست تحقیقى و سؤال و جواب؛ اینها سنت­هاى خوب حوزه‌ى ماست. دیگران می­خواهند اینها را از ما یاد بگیرند، ما بیائیم اینها را تبدیل کنیم به روش­هاى دیگران که منسوخ و کهنه است؟! پس این سنت­ها باید باقى بماند و تقویت شود. تحول به معناى تغییر اینها نیست» (بیانات رهبری در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹/۰۷/۲۹).

تدوین شرح حال بزرگان و معرفی قله­های تهذیب

«ما قله‌هاى تهذیب داریم. در همین قم، مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى، مرحوم علامه‌ى طباطبائى، مرحوم آقاى بهجت، مرحوم آقاى بهاءالدینى (رضوان اللَّه تعالى علیهم) قله‌هاى تهذیب در حوزه بودند. رفتار اینها، شناخت زندگى اینها، حرف­هاى اینها، خودش یکى از شفابخش‌ترین چیزهائى است که می­تواند انسان را آرام کند؛ به انسان آرامش بدهد، روشنائى بدهد، دل­ها را نورانى کند. در نجف بزرگانى بودند؛ سلسله‌ شاگردان مرحوم آخوند ملاحسینقلى تا مرحوم آقاى قاضى و دیگران و دیگران؛ اینها برجستگانند. به نحله‌هاى فکرى و عرفانى اینها هم کارى نداریم. در اینجا مسأله، مسأله‌ نظرى نیست. بعضى‌ها نحله‌هاى مختلفى هم داشتند. مرحوم سید مرتضى کشمیرى (رضوان اللَّه تعالى علیه) یکى از اساتید مرحوم حاج میرزا على آقاى قاضى است؛ اما نحله‌ فکرى اینها به­کلى از هم متفاوت است. ایشان از داشتن یک کتابى بشدت منع می­کند، ایشان به آن کتاب عشق می­ورزد؛ منافاتى ندارد. همین بزرگانى که در مشهد بودند، مردمانى بودند که ما اینها را به تقوا و طهارت و پاکیزگى شناختیم؛ مرحوم حاج میرزا جواد آقاى تهرانى، مرحوم حاج شیخ مجتبى و امثال ایشان؛ اینها هم همین جورند. عمده این است که این دل زنگار گرفته را یک زبان معنوى، یک سخن برخاسته‌ از دل شفا ببخشد و این زنگار را برطرف کند. بنابراین ما اینجا بحث عرفان­هاى نظرى را نداریم» (بیانات رهبری در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹/۰۷/۲۹).

«فرض بفرمائید یکی از کارهائی که خیلی تأثیر دارد، بیان شرح حال بزرگان اهل تهذیب و اهل اخلاق است. درباره­ی اینها کتاب بنویسید و هیمنها را بین طلبه­ها پخش کنند…» (در دیدار با اعضای شورای عالی حوزه، ۱۳۸۹).

«راهش اینهاست؛ یعنی وصل کردن به این منابع اخلاقی و معرفتی و اهل حال و اهل ذکر و اهل خشوع ؛ والاٌ درس حرفه­ای اخلاق هیچ فایده­ای ندارد . گفتن اخلاق اصلاً درس نیست، اخلاق یک صیرورت است. باید استاد کاری کند که شاگرد صیرورت اخلاقی پیدا کند. به نظر من این جزو کارهای لازم است. اینجوری باید طلبه­ها را به مسأله اخلاقی کشاند» (در دیدار با اعضای شورای عالی حوزه، ۱۳۸۹).

استخراج و انتشار مکتوبات اخلاقی بزرگان اهل تهذیب

«… یا همین مکتوباتی که از اینها باقی مانده منتشر شود. مثلاً مرحوم آقای قاضی مکتوباتی دارد که اینها مستقلاً چاپ نشده؛ توی یک شرح حالی – شرح حال هم خیلی شرح حال خوبی نیست – اینها آمده؛ اشعار مرحوم آقای قاضی هم آنجاست. … ایشان توی شعرهاشان نصایحی دارند، مکتوباتی دارند، به خود آقای طباطبائی نامه دارند، به مرحوم حاج حسن الهی – اخوی آقای طباطبائی – نامه دارند به دامادشان مرحوم آقای شریفی، که پدر همین آقای شریفی رفیق شماهاست، که نمی دانم حالا قم است یا زابل است، نامه دارند. خوب اینها واقعاً در بیاید، استخراج شود و یک گروهی بنشینند کار کنند. مرحوم آسید محمد حسن – پسر ایشان – که این کتاب را تنظیم کرده و خوب هم تنظیم نکرده، او فوت شد؛ اما پسر دیگر ایشان – آسید محمد علی– هست بروند او را پیدا کنند و این نوشته­ها را بگیرند. نوشته­های مرحوم بهاری هم همینطور. درس­های مرحوم حاج آقا حسین فاطمی هم همینطور. در همین قم یقیناً کسانی هستند که از ایشان یادگارهائی دارند، چیزهائی دارند؛ از اینها استفاده شود. آقای آسید ابراهیم خسروشاهی با مرحوم آقای فاطمی مرتبط و مأنوس بود؛ احتمالاً ایشان یادداشت­هائی از مرحوم فاطمی در اختیار دارد» (در دیدار با اعضای شورای عالی حوزه، ۱۳۸۹).

تأکید بر عرفان عملی به جای پرداختن به عرفان نظری

«عرفان نظری اصلا در اینجا مورد نظر ما نیست و فایده ای هم ندارد. واقعاً عرفان نظری فایده ای ندارد… عرفان نظری هیچ کس را بالا نمی برد… آنچه که طلبه را بالا می برد، تزکیه می­کند و معراج طلبه می­شود، عرفان نظری نیست؛ اگر چه عرفان نظری هم ممکن است کمک­هایی بکند. باید این عرفان عملی را این حالت سلوک را توی طلبه راه انداخت»» (در دیدار با اعضای شورای عالی حوزه، ۱۳۸۹).

بیان برخی از مصادیق تهذیب در حوزه

۱٫ تهیه نظام جامع نماز شب

«ما همّت می­کنیم، طلبه را اهل نماز شب کنیم؛ این خیلی کمک می کند. برنامه ریزی کنید که از میان پنجاه هزار طلبه حوزه قم – حالا با حذف یک عده خیلی پائین­ترها و یک عده خیلی پیرترها- اقلاً سی هزارتاشان هرشب نماز شب بخوانند اگر این شد، به نظر من از جهت اخلاقی راه می­افتد. بنابراین لازم است نظام جامع در همه این زمینه­ها تهیه شود».

۲٫ انس با ادعیه و مناجات

«طلبه باید با دعا، با ذکر و با مناجات انس پیدا کند. طلبه باید زندگى خود را یک زندگى دینىِ محض بکند. طلبه باید دل خود را پاک و صاف کند، تا وقتى در مقابل انوار معرفت و توفیقات الهى قرار گرفت، تلألؤ پیدا کند؛ برادران! بدون اینها نمى‌شود. ما کسانى را داشتیم که از لحاظ علمى، مراتب بالایى هم داشتند و مغزشان قوى بود؛ اما دل و روحشان ضعیف و آسیب‌پذیر بود. وقتى این‌جا آن بنیه‌ معنوى و دینى ساخته نشود، آن‌جا که پاى مقام و امکانات مادّى به میان مى‌آید، انسان مى‌لرزد؛ آن‌جا که پاى فداکارى به میان مى‌آید، انسان مى‌لرزد و نمى‌تواند جلو برود؛ آن وقت چه‌طور مى‌شود یک ملت و یک مجموعه را هدایت کرد؟ باید عمل کنیم، تا بتوانیم اثر بگذاریم …» (سخنرانى در اجتماع طلاب و فضلاى حوزه‌ى علمیه‌ى قم، ۱۳۷۰/۱۲/۰۱).

۳٫ توصیه به نافله، قرآن و نماز اول وقت

«نافله بخوانید، قرآن بخوانید، نماز اول وقت بخوانید که این سه چیز برای طلبه واجب است. نمی­خواهم بگویم که واجب شرعی است؛ واجب وظیفه­ای و شغلی است. طلبه­ای که با قران انس نداشته باشد، طلبه­ای که اهل نافله نباشد، طلبه­ای که نمازش را آخر وقت بگذارد، چیز مهمی کسر دارد» (بیانات رهبری در مراسم عمامه گذاری، ۲۶/۱۰/۱۳۷۲).

۴٫ تقوا؛ نماز شب، دعا، زیارت، توسل و رفتن به مسجد جمکران

«برادران عزیز! طلاب و فضلای جوان! این بنیه در جوانی شکل می­گیرد. در جوانی خودتان را بسازید؛ شما روزگارهای مهم و حساسی را در پیش خواهید داشت. این کشور و این نظام و این نهضت عظیم اسلامی در سطح عالم، به شماها احتیاج خواهد داشت؛ از لحاظ معنوی باید خودتان را بسازید. البته نقشه، نقشه‌ آسانی است؛ اما پیمودنش اراده می­خواهد. نقشه، یعنی تقوا؛ تقوا، یعنی پرهیز از گناه؛ یعنی اتیان واجبات و ترک محرمات؛ کار را با اخلاص انجام دادن و از ریا و فریب دور بودن. برخلاف آنچه که تصور می­شود، این کارها در دوران جوانی بسیار آسان­تر است؛ به سن ماها که برسید، کار مشکل‌تر خواهد شد. بنابراین، ارزش تدین، یکی از آن ارزش­هاست؛ این ارزش بایستی رعایت شود. نماز شب خواندن، نافله خواندن، دعا خواندن، ذکر گفتن، متوجه خدا بودن، زیارت رفتن، توسل کردن و به مسجد جمکران رفتن، سازنده است؛ اینها شما را پولادین خواهد کرد. نمی­شود یک حوزه‌ی ایدئال داشته باشیم، درحالی‌که این چیزها در طلابش نباشد» (بیانات در آغاز درس خارج فقه ۳۱/۰۶/۱۳۷۰).

۵٫ پرکاری و خستگی ناپذیری

«طلبه جوان و روحانی، باید پُرکار و پرتلاش باشد و از کار خسته نشود. اندکی احساس خستگی و میل به راحت­طلبی، کار را خراب خواهد کرد؛‌ باید خستگی­ناپذیر باشید… همه باید روحیه دنباله­گیری و کنجکاوی داشته باشند. من به طلبه­های جوان توصیه می­کنم، دنبال کار را بگیرید و خسته نشوید. هر کاری که شروع می­کنید، تا نهایت آن کار بروید و احساس کسالت و ملامت نکنید» (۱۲/۱۱/۱۳۶۶).

۶٫ تقدم تهذیب بر علم آموزی

«من توصیه‌ به خشوع و ذکر و تقوا و سعى براى تقرب الى‌اللَّه را براى طلاب واجب­تر می­دانم تا توصیه‌ به علم، که مایه‌ اصلى کارشان علم است. اگر علم باشد، تقوا نباشد، این علم می­شود بى‌فایده، گاهى هم مضر. عالمانى داشتیم- چه علم دینى، چه علم غیر دینى- که نه فقط از این علم بهره‌اى نبردند و بهره‌اى نرساندند، بلکه وزر و وبال شد. این روح معنویت در کالبد علم و عالم لازم است» ( بیانات در جمع علما و روحانیون شیعه و سنی کرمانشاه،۱۳۹۰/۰۷/۲۰).

۷٫ توصیه به رعایت زیّ طلبگی و تلاش برای حفظ قداست روحانیت

«یک چیز دیگرى که در باب روحانیت شرط و لازم است که ما دقیقاً و جداً به آن توجه کنیم، مسأله‌ى حفظ قداست روحانى است. روحانیت داراى قداست است. مردم به من و شما که نگاه مى‌کنند، به خاطر لباسمان، شأنمان و شغلمان، حساب خاصى براى ما باز مى‌کنند و یک تقدسى قائلند. بعضى از گناهانى که خودشان مى‌کنند، خیال مى‌کنند ماها نمى‌کنیم؛ بعضى از کارهاى خیرى که خودشان انجام نمى‌دهند، خیال مى‌کنند ما انجام مى‌دهیم؛ خیال مى‌کنند ماها دائم در حال ذکر الهى و توجه به پروردگار – که غالباً از آن غفلت مى‌شود – هستیم؛ یک چنین تصوراتى درباره‌ى ما دارند. البته این تصورات را نباید تقویت کرد.

امام سجاد (سلام‌اللَّه علیه) در یکى از ادعیه‌ى صحیفه‌ى ثانیه‌ى سجادیه از خداى متعال شش چیز مى‌خواهد، که یکى‌اش این است: «و لبّاً راجحاً»؛ باطنم از ظاهرم بهتر باشد. ماها در این زمینه گرفتاریم. باید باطنمان از ظاهرمان بهتر باشد. این قداست را چگونه حفظ کنیم؟ حفظ قداست با سلامت مالى، سلامت اخلاقى و حفظ زىّ طلبگى است. نمى‌گوییم عباى پاره به دوشمان بیندازیم؛ معناى زىّ طلبگى این نیست. معنایش این است که در دنیاطلبى مثل دنیاطلبان عمل نکنیم؛ هر چه هوس کردیم، بخواهیم. من قبلها روایتى دیدم که هر کس هر چه دلش خواست بپوشد، هر چه دلش خواست بخورد و هر مرکوبى که دلش خواست سوار شود، این شخص پیش خداى متعال ملعون است. این شأن پولدارها و پول‌پرستهاست. ما هم فلان چیز را هوس مى‌کنیم، اما حالا پول نداریم، به‌مجردى که پول گیرمان آمد، فوراً مى‌رویم آن را تهیه مى‌کنیم؛ منتظریم که از این صد جزء اشرافی­گرى، وقتى این یک جزئش فراهم شد، نود و نه جزء دیگر را هم در فرصت­هاى دیگر همین‌طور بتدریج فراهم کنیم. این شأن طلبگى نیست. شأن طلبگى این است که انسان یک زىّ متوسطى همراه با قناعت، سلامت مالى و سادگى به طور نسبى براى خودش نگه دارد. سلامت اخلاقى، خیلى مهم است. آن وقت قداست حفظ خواهد شد» (بیانات رهبری در جمع روحانیون استان سمنان،۱۳۸۵/۰۸/۱۷).

۸٫ ضرورت حفظ شور و نشاط جوانی

«طلبه باید روحیه‌ جوانی را با همه‌ خصوصیات جوانی حفظ کند … این جوانی، نباید به پیری تبدیل شود. اگر جوان ما ظاهراً و سنّاً جوان، ولی روحیتاً پیر و بی‌نشاط و بی‌حوصله و بی‌ابتکار و ناامید باشد، بسیار چیز بدی است. طلبه باید منشأ امید و شور و نشاط و تحرک باشد» (سخنرانی در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ قم، ۰۴/۱۱/۱۳۶۹).

۹٫ حفظ ارزش­ها؛ ارزش علم وجهاد

«یک مسئله، مسئله‌ ارزش­ها در حوزه است. طلاب باید ارزش­هایی را به‌عنوان ارزش­های ثابت و زوال‌ناپذیر همواره به‌یاد داشته باشند که ازجمله‌ آنها، ارزش علم و ارزش جهاد است. ارزش جهاد را دست کم نگیرید. طلبه‌ی جهادگر، طلبه‌ی تلاشگر، طلبه‌ی بسیجی، طلبه‌ای که آماده است تا

در میدان­های خطر حضور پیدا کند، این طلبه است که اگر با ابزار علم مجهز شد، آن‌وقت دنیایی در مقابل او دیگر تاب نمی­آورد… نظام حوزه بایستی این ارزش­ها را رشد بدهد و پیش بیاورد…» (سخنرانی در اجتماع طلاب و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم،۰۱/۱۲/۱۳۷۰).

۱۰٫  زهد و ساده زیستی

«مسئله تهذیب اخلاق، مسئله‌ ساده‌زیستی، مسئله‌ اعراض از زخارف دنیا را بایستی در حوزه‌های علمیه جدی گرفت. این‌طور نباشد که طلبه به خاطر خانه‌اش – که دو خیابان تا محل درس فاصله دارد – به فکر ماشین شخصی بیفتد. ماشین چیست؟ از اول، بنای کار طلبگی بر عسرت و بی‌اعتنایی به زخارف دنیوی بود؛ اما حالا فوراً به فکر بیفتیم که یک ماشین شخصی و یک خانه‌ی کذایی داشته باشیم! البته باید حداقل معیشتی وجود داشته باشد؛ طوری که انسان ذهنش مشغول آن چیزها نباشد و بتواند درسش را راحت بخواند و کار لازم و مورد توقع را انجام بدهد؛ اما این‌طور نباشد که طلبگی هم به چیزی مثل بقیه‌ کارهای دیگری که بعضی می­کنند – دنبال تجملات و دنبال زخارف و امثال اینها رفتن – تبدیل شود. این عیب خیلی بزرگی است که باید بشدت از آن جلوگیری شود» (بیانات در آغاز درس خارج فقه، ۳۱/۰۶/۱۳۷۰).

منبع: معاونت تهذیب حوزه های علمیه

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

دفتر و ساختمان آموزشی : قم،خ ارم ،ک۲۰ روبروی مسجدسلماسی پلاک۱۳ کدپستی: 3715696797