کد خبر : 2988
تاریخ انتشار : شنبه ۷ دی ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۲

ملّا احمد نراقی(ره)

ملّا احمد نراقی(ره)

«ملا احمد نراقی»، فرزند مرحوم «حاج ملا مهدی نراقی»، در سال ۱۱۸۵ هجری قمری مطابق با ۱۱۵۰ شمسی در نراق متولد شد. او از فحول علمای دین، و اکابر مجتهدین شیعه می باشد، که در علم فقه، اصول، حدیث، رجال، نجوم، ریاضی، معقول و منقول، ادبیات و شعر تبحر داشته و علاوه بر علوم متداول

«ملا احمد نراقی»، فرزند مرحوم «حاج ملا مهدی نراقی»، در سال ۱۱۸۵ هجری قمری مطابق با ۱۱۵۰ شمسی در نراق متولد شد. او از فحول علمای دین، و اکابر مجتهدین شیعه می باشد، که در علم فقه، اصول، حدیث، رجال، نجوم، ریاضی، معقول و منقول، ادبیات و شعر تبحر داشته و علاوه بر علوم متداول عقلی و نقلی در بسیاری از علوم دیگر مهارتی بسزا داشته ملا احمد نراقی فردی زاهد، متقی، و در اوصاف حمیده و اخلاق فاضله زبانزد خاص و عام بوده و در فخر و فضل او همین بس که استاد خاتم الفقها مرحوم «شیخ مرتضی انصاری» – اعلی الله مقامه الشریف – بوده است.

شناسنامه

ملا احمد در سال۱۱۸۵ق (مطابق با ۱۱۵۰ ش) در نراق به دنیا آمد.

پدرش مُحمدمهدی بن اَبی ذَر فاضل نَراقی معروف به محقق نراقی(۱۱۲۸-۱۲۰۹ق) از علمای شیعه در قرن دوازده و سیزده هجری است.

او پس از وفات پدر، مرجعیت را در موطن خویش عهده دار شد.

فاضل نراقی، تألیفات متعددی در علوم مختلف اسلامی دارد که مستند الشیعه، عوائد الایام و کتاب اخلاقی معراج السعاده معروف ترین آنها هستند.

فاضل نراقی در جریان حمله روس ها به ایران و اشغال مناطقی از آن، با مردم همراه شد و سرپرستی آنان را در تظاهرات برعهده داشت.

او در ۲۳ ربیع الثانی سال ۱۲۴۵ق در اثر وبایی که نراق و کاشان و اطراف آن را فرا گرفته بود چشم از جهان فرو بست. پیکر او را به نجف اشرف منتقل نموده و پشت سر مبارک علی بن ابی طالب(ع) و در کنار قبر پدرش به خاک سپردند.

زندگی علمی، اساتید و شاگردان

وی مقدمات و بیشتر دروس متوسط و عالی را در محضر پدر دانشمندش مرحوم ملا محمدمهدی نراقی تحصیل نمود. سال (۱۲۰۵ ه.ق) که بیست بهار از عمرش می گذشت همراه پدرش به شهر علم و حکمت نجف اشرف هجرت کرد و در آن جا مدتی از حوزه درسی عالم بزرگوار وحید بهبهانی بهره برد؛ اما پس از اندکی در همین سال استاد کل وحید بهبهانی به رحمت ایزدی پیوست و او همراه پدر خود به زادگاهش نراق بازگشت. تنها چهار سال از رحلت استادش گذشته بود که ملا احمد در سال (۱۲۰۹ ه.ق) پدرش ملا مهدی را هم از دست داد؛ پدر اندیشمندی که وی بیشتر اندوخته های علمی خود را از او به ارث برده بود.

ملا احمد نراقی سه سال پس از رحلت پدر در تاریخ (۱۲۱۲ ه.ق) به قصد زیارت عتبات عالیات بار دیگر عزم سفر نمود و این بار به تنهایی به نجف اشرف هجرت کرد. در این شهر علم و حکمت، از حوزه درسی فقیهان بزرگی مانند: سید محمدمهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطا استفاده های شایانی برد. این فقیه فرزانه مدتی هم در کربلا در جوار حرم حسینی ساکن شد و از محضر میرزا مهدی شهرستانی و آقا سید علی کربلایی بهره علمی برد. و در علوم و فنون مختلف از جمله: فقه، اصول عقاید، اخلاق، شعر، عرفان، فلسفه، منطق، حساب و هندسه و… به مراتب عالی رسید و صاحب نظر شد. (دانشنامه اسلامی)

زندگی اجتماعی و سیاسی

ملا احمد نراقی پس از تکمیل تحصیل به زادگاه خود بازگشت. وی در شهر کاشان سکونت اختیار کرد و چون از جایگاه مناسب علمی و موقعیت خود مردمی برخوردار بود، به مقام مرجعیت دینی رسید و همانند پدرش زعامت مذهبی و سیاسی مردم آن سامان و نواحی را به عهده گرفت.

او همواره به فکر رفاه و آسایش توده مردم مستضعف بود و در مواقع مختلف به دفاع از حقوق مردم مظلوم منطقه برخاست و با ظالمان و سرکشان به ستیز پرداخت. در ادامه این ظلم ستیزی با حاکمان ظالم منطقه و حتی با حکومت وقت ایران (فتحعلی شاه قاجار) درگیر شد. چنان که در کتاب های تاریخی آمده است حاکمانی که از سوی فتحعلی شاه برای منطقه کاشان گماشته می شدند چند بار به خاطر رفتار و کردار ستمکارانه شاه نسبت به مردم، توسط ملا احمد نراقی از این سمت دولتی عزل شدند. این سبب ناخشنودی شاه شد. بنابر این آن عالم بزرگ را به تهران فراخواند و او را به اخلال در امر مملکت متهم کرد. ملا احمد نراقی در جواب شاه آستین ها را بالا برد و دست های خود را به طرف آسمان گرفت و خطاب به پروردگار عرض کرد:

«. .. بار خدایا! این سلطان ظالم، حاکم ظالمی را بر مردم قرار داد و من رفع ظلم کردم و این ظالم بر من عصبانی است. ..»

و چون اراده کرد نفرین کند شاه بلند شد، دست های او را گرفت و از وی عذرخواهی کرد و با مشورت و موافقت ملا احمد، یک فرد لایقی را برای ولایت کاشان منصوب نمود. از این قضیه تاریخی علاوه بر نفوذ و قدرت معنوی ملا احمد نراقی در میان توده مردم می توان دریافت که فتحعلی شاه با آن همه کبر و غرور و جاه و جبروتش به مقام معنوی ملا احمد واقف بوده و به آن اعتقاد داشته است به همین سبب با خواهش و تمنا و پوزش از نفرین او مانع می شود. (ویکی فقه)

آثار و تألیفات

ملااحمد نراقی در کنار تدریس و انجام امور مردم، به تحقیق و تألیف بسیار اهمیت می داد و آثار زیادی در حوزه فقه، اصول، کلام، هیئت، ادبیات، اخلاق و شعر از خود به یادگار گذارد.

مجموع آثار ملااحمد نراقی بالغ بر شصت عنوان می باشد. این آثار، که در حوزه های فقه، اصول، کلام، هیئت، ریاضیات، اخلاق، عرفان، ادبیات و شعر می باشد، برخی به صورت چاپ سنگی و برخی چاپ حروفی در اختیار دانش دوستان قرار گرفته و بسیاری به صورت نسخ خطی در کتابخانه های عمومی و شخصی موجود است. نام برخی از آثار ایشان از این قرار است:

الاطعمه و الاشربه؛ اسرار الحج؛ الرساله العملیه؛ الرسائل و المسائل؛ حاشیه الروضه البهیه؛ اجتماع امر و نهی؛ اساس الاحکام فی تنقیح عمده المسائل الاصول بالاحکام؛ شرح محصل الهیئه؛ شرح رساله الحساب؛ سیف الامه و برهان المله؛ معراج السعاده؛ دیوان صفائی نراقی؛ خزائن؛ طاقدیس یا مثنوی لسان الغیب یا مثنوی شفائی؛ مشکلات العلوم؛ شرح حدیث جسد المیت (برگرفته از ویکی نور)

معراج السعاده

کتابِ معراج السعاده اثری گرانقدر و گرانسنگ است که از دیرباز هم در محافل ادبی و عرفانی و هم در حوزه های علم و دین، مورد استقبال و توجه بوده است. عام و خاص همواره از دریایِ گهربارِ معانی این کتاب، بهره ها می برده اند تا جایی که بخش هایی از مطالبِ آن، به عنوان متنِ درسی در کتاب های درسی آن زمان ها گنجانده می شده است.

به اعتراف همگان این کتاب، از نظرِ محتوا و سبک نگارش و شیواییِ بیانِ مطالب و تنوع موضوعات مطرح شده در زمینه مسایل تربیتی و اخلاقی، اثری است در خور توجه و با این که نزدیک به دویست سال از تاریخ تألیفِ آن می گذرد، هنوز تازگی خود را حفظ کرده و عطش جامعه در موردِ آن فروکش نکرده است.

شاهد این مدعا چاپ های مکرر و متنوّعی است که از این کتاب وجود دارد و به ادعای بسیاری از بزرگان اخلاق، در بینِ آثار فارسی و حتی عربی، اثری مثل آن نوشته نشده است.

اندیشه سیاسی

سیاست شناسی محقق نراقی و نظریه حکومت اسلامی در عصر غیبت، که وی را به نظریه ولایت مطلقه فقهای جامع الشرایط می کشاند، دیدگاه وی در سایر حوزه ها را نیز بازتاب می دهد. هر چند در اندیشه این محقق، مشروعیت سیاسی حکومت دینی ریشه در شرع دارد، اما این امر نفی مشارکت و جایگاه مردم در حکومت دینی را افاده نمی کند. ماهیت نظام دینی در اندیشه نراقی بر محور عدالت شکل می گیرد. عدالت، مفهوم کلان و راهبردی است که موضع حکومت در قبال خلق و خالق را مشخص می سازد. عادل، تنها به مبارزان و ظلم ستیزان اطلاق نمی گردد، بلکه عادل اکبر در تعبیر محقق کسی است که نگهبان شریعت است و چنین فردی واجد شرایط سروری و سیادت سیاسی بوده، از مشروعیتی سیاسی نیز برخوردار خواهد بود. مردم مسلمان نیز موظف به اطاعت و حمایت از چنین فردی است و اگر حاکم و فرمان روا به عدالت حکم نکند، وظیفه مردم آن است که به او عدالت آموزند.

ولایت فقیه

علاّمه احمد نراقی در حقیقت با حرکت و کندو کاو علمی جایگاه ویژه ای به ولایت فقیه در کلام و فقه شیعه داد.

وی هر چند در توسعه مفهوم نیابت و قلمرو آن سخن تازه ای ارائه نداد ولی در بیان زاویه های گوناگون آن و اقامه دلیلهای آن از فقیهان پیشین پیشی گرفته و به بحثهای سیاسی شیعی فزونی و جلوه دیگر بخشید و به آنها سامان داد و بر ژرفای آنها فزود. با این کار حرکتی نو در عرصه فقه آفرید و مقوله مهم ولایت فقیه را که رکن سیاست اسلامی و فقه سیاسی به شمار می رود از پراکندگی به در آورد و به آن ساختاری نوین بخشید و افزون بر اینها همگان را بویژه اهل نظر و اندیشه را بیش از پیش به جایگاه بلند مهم و بنیادین این رکن توجه داد و آن را از یک مسأله معمولی و ساده که شاید شماری این گونه می پنداشته اند به یک مقوله مهم دگر کرد.

علاّمه نراقی بسان بسیاری از فقیهان پیشین ثابت کرد که قلمرو کاری حوزه اختیار فقیه برخوردار از ویژگیهای رهبری پیشاهنگی و جلوداری در امور حکومتی همان قلمرو کاری است که پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از آن برخوردار بودند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

دفتر و ساختمان آموزشی : قم،خ ارم ،ک۲۰ روبروی مسجدسلماسی پلاک۱۳ کدپستی: 3715696797