کد خبر : 5518
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۹ - ۱۹:۲۱

پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به چهارمین جشنواره علمی فرهنگی سیره امام رضا (علیه السلام)، آموزه ها و کارکردها

پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به چهارمین جشنواره علمی فرهنگی سیره امام رضا (علیه السلام)، آموزه ها و کارکردها

به گزارش خبرگزاری حکمت به نقل از پایگاه اطلاع رسانی اسراء: همزمان با شروع دهه کرامت، چهارمین جشنواره علمی فرهنگی سیره امام رضا(علیه السلام)؛ آموزه ها و کارکردها با پیام آیت الله العظمی  جوادی آملی آغاز شد. آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام بیان داشتند:حدیث پُر برکت «سلسله الذهب» توحید را که طرح می‌کند

به گزارش خبرگزاری حکمت به نقل از پایگاه اطلاع رسانی اسراء: همزمان با شروع دهه کرامت، چهارمین جشنواره علمی فرهنگی سیره امام رضا(علیه السلام)؛ آموزه ها و کارکردها با پیام آیت الله العظمی  جوادی آملی آغاز شد. آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام بیان داشتند:حدیث پُر برکت «سلسله الذهب» توحید را که طرح می‌کند و اصل قرار می‌دهد ولایت را به عنوان شرط اصلی آن قرار می‌دهد، گرچه در مقام ثبوت شرطی نیست لکن در مقام اثبات شرط است. در مقام ثبوت ذات أقدس الهی حق است «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَه» این تکرار نیست ناظر به مراحل سه‌گانه توحید است «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ ذاتاً»، «وَحْدَهُ وصفاً»، «وَحْدَهُ فعلاً» در آنجا هیچ چیزی راه ندارد، نه نبوت و نه امامت و نه ولایت، در آن حرم امن احدی و چیزی راه ندارد.

معظم له ابراز داشتند: در مقام ظهور و فیض که تجلّی حق تعالی است و خلقت حق تعالی است که آن هم به وصف فعلی و خود فعل برمی‌گردد، آنجا است که وجود مبارک امام رضا(صلوات الله و سلامه علیه) فرمود: خدا فرموده است که کلمه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» حصن من است بعد امام عرض کرد در برابر فرمایش خدا که «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِن شُرُوطِهَا» یعنی ولایت باب توحید است اگر کسی خواست موحد بشود از درِ ولایت باید وارد شود زیرا ولیّ مظهر است، وسیله است، باب است و از این باب و از این وسیله و از این مظهَر باید به آن مقام خدای سبحان در بخش ظهوراتش البته نائل آمد.

صوت  پیام معظم له

کلیپ تصویری پیام معظم له

متن کامل پیام معظم له بدین شرح است:

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی ‏جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِین‏ وَ الْأَئِمَّهِ الْهُدَاهِ الْمَهْدِیِّین وَ فَاطِمَهُ الزَّهْراء سَیِّدَه نِسَاءِ الْعَالَمِینَ سِیَّمَا خَاتَمُ الْأَنْبِیَاءِ وَ خَاتَمُ الْأَوْصِیَاء عَلَیْهِما آلَافُ التَّحِیَّهِ وَ الثَّنَاء بِهِمْ نَتَوَلَّی ‏وَ مِنْ أَعْدَائِهِم‏ نَتَبَرَّءُ إِلَی اللَّه».

ایام پُر برکت میلاد ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(صلوات الله و سلامه علیه) و همچنین خواهر گرامی ایشان فاطمه معصومه(سلام الله علیها) که نخبگان ولایت‌ هستند را به پیشگاه ولیّ عصر(ارواحنا فداه) و عموم علاقه‌مندان قرآن و عترت و بنیان‌گذاران این مراسم تهنیت عرض می‌کنیم. از ذات أقدس الهی مسئلت می‌کنیم که توفیق فراگیری ره‌آورد ولایت و امامت امام هشتم(سلام الله علیه) را بهره همه ما قرار بدهد!

وجود مبارک امام هشتم گرچه صدر و ساقه حیات نورانی ایشان علمی و عمل صالح بود، لکن در بین این برنامه‌های آموزنده دو اصل از یک فروغ و نبوغ بیشتری برخوردار هستند که سایر بیانات نورانی آن حضرت پیرامون همین دو اصل است: یکی مسئله توحید است و دیگری مسئله ولایت. اینها را در چهار بخش تبیین کردند: بخشی مخصوص ولایت است، بخشی مخصوص توحید، بخشی هم توحید را در سایه‌افکنی ولایت طرح می‌کنند، بخشی هم ولایت را در دامنه توحید ارائه می‌کنند؛ هم توحید محض جداگانه بیان شده است، هم ولایت جداگانه بیان شده است، هم در تبیین توحید ولایت طرح شده است، هم در تبیین ولایت، توحید مطرح شده است.

حدیث پُر برکت «سلسله الذهب» توحید را که طرح می‌کند و اصل قرار می‌دهد ولایت را به عنوان شرط اصلی آن قرار می‌دهد، گرچه در مقام ثبوت شرطی نیست لکن در مقام اثبات شرط است. در مقام ثبوت ذات أقدس الهی حق است «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَه»[۱] این تکرار نیست ناظر به مراحل سه‌گانه توحید است «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ ذاتاً»، «وَحْدَهُ وصفاً»، «وَحْدَهُ فعلاً» در آنجا هیچ چیزی راه ندارد، نه نبوت و نه امامت و نه ولایت، در آن حرم امن احدی و چیزی راه ندارد.

در مقام ظهور و فیض که تجلّی حق تعالی است و خلقت حق تعالی است که آن هم به وصف فعلی و خود فعل برمی‌گردد، آنجا است که وجود مبارک امام رضا(صلوات الله و سلامه علیه) فرمود: خدا فرموده است که کلمه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» حصن من است بعد امام عرض کرد در برابر فرمایش خدا که «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِن شُرُوطِهَا»[۲] یعنی ولایت باب توحید است اگر کسی خواست موحد بشود از درِ ولایت باید وارد شود زیرا ولیّ مظهر است، وسیله است، باب است و از این باب و از این وسیله و از این مظهَر باید به آن مقام خدای سبحان در بخش ظهوراتش البته نائل آمد.

در این حدیث «سلسله الذهب» اصل، توحید شد و ولایت به عنوان مدینه توحید نظیر «أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌ بَابُهَا»[۳] اینجا هم توحید کل حِصن است و شرط ورود آن هم ولایت است. گاهی جریان ولایت را به صورت مشروح و مبسوط ذکر می‌کنند که این تقریباً تفسیر توحید خواهد بود و هم مرحوم کلینی و هم مرحوم ابن بابویه قمی در أمالی و سایر نوشته‌های خود بیان نورانی امام رضا(صلوات الله و سلامه علیه) را که در خراسان مسئله امامت و ولایت محور اصلی سخنان صاحب‌نظران بود آنجا وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) فرمود اینها درباره چه چیزی بحث می‌کنند؟ گفتند درباره امامت و ولایت و خلافت، حضرت فرمود: «أَیْنَ الْعُقُولُ عَنْ هَذا»[۴] کجا عقل می‌تواند به مقام خلافت الهی بار یابد؟ نمی‌شود، آنگاه مسئله امامت را، مسئله خلافت را طرزی تبیین کرد تا روشن شود که عقل کسی به آنجا نمی‌رسد. فرمود: «الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَدٌ .. وَ هُوَ بِحَیْثُ النَّجْمُ مِنْ یَدِ الْمُتَنَاوِلِینَ … فَأَیْنَ الِاخْتِیَارُ مِنْ هَذَا وَ أَیْنَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا» اولاً امامت انتخابی نیست که با سقیفه و امثال سقیفه مسئله حل شود، ولایت و امامت انتصابی است که خدای سبحان باید تعیین کند، چون در قرآن فرمود: ﴿لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾[۵] اگر بگوییم ﴿لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِین﴾ این «عهد» فاعل «یَنَالُ» است، این باید برسد، رسیدنی نیست رساندنی است، هیچ کس با کوشش و سعی امام نمی‌شود؛ امامت را به عنوان فیض و فضل ویژه الهی به افراد شایسته می‌رسانند نه افراد شایسته به امامت برسند. وقتی خود امام نمی‌تواند امامت را تحصیل کند، دیگری که امام‌شناس نیست تا با انتخابات سقیفه و امثال سقیفه کسی به عنوان ولیّ تعیین شود یا امام تعیین شود.

بنابراین این چهار مطلب را به دو مطلب برمی‌گردد و این دو مطلب هم به یک مطلب برمی‌گردد؛ مطلب اول توحید است که ﴿هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ[۶] «کَلِمَهُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی»، مطلب دوم آن است که ورود به این بارگاه رفیع ولایت می‌طلبد که «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِن شُرُوطِهَا» در بخش امامت هم که در بیان نورانی مرحوم کلینی در کافی و مرحوم ابن بابویه قمی در کتاب شریف أمالی و سایر کتاب‌هایش فرمود: «الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَدٌ … فَأَیْنَ الِاخْتِیَارُ مِنْ هَذَا وَ أَیْنَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا»، آن وقت امامت را که تبیین می‌کند مظهر ذات أقدس الهی می‌داند، خلیفه ذات أقدس الهی می‌داند، آنگاه آیه نورانی ﴿لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِین﴾ یعنی هیچ امامی نمی‌تواند خود را به امامت برساند بلکه امامت را خدا به امام می‌رساند، این تعاطی نیست، اخذ نیست، اعطا است و استعطا و پذیرش و اخذ بعد از اعطا است.

بنابراین این ظهور توحید در ولایت اصل است، اندراج ولایت تحت شعاع توحید آن هم در حد خود در بخش امکان اصل است و این دو بیان را وجود مبارک امام رضا(صلوات الله و سلامه علیه) به صورت شفاف در خراسان و سایر مسافرت‌هایی که داشتند، جلساتی که داشتند، مصاحبه‌هایی که داشتند به خوبی تبیین کردند؛ هم «وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَد» را ذکر کردند، هم «کَلِمَهُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی‏» را بازگو کردند، از اینجا معنای ایمان را هم تبیین کردند «آمن» نه یعنی «إعتقد»، «آمن» یعنی «دخل فی المأمن»، دخول در مأمن به اعتقاد توحیدی است که فرمود: «کَلِمَهُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی» حصن مأمن است، قلعه و دژ، مأمن است، دژبان این قلعه خداست، تنها شرطی که دارد امامت و ولایت است.

بنابراین گرچه ما می‌گوییم مؤمن یعنی معتقد اما لغت «آمن» یعنی «دخل فی المأمن»، «دخل فی الحصن» و آن حصن هم حصن توحیدی است. امیدواریم به برکت نورانیّت اهل بیت(علیهم السلام) که قرآن ناطق هستند و به برکت وجود مبارک امام رضا(صلوات الله و سلامه علیه) و خواهر گرامی ایشان فاطمه معصومه(صلوات الله علیها) و عموم اهل بیت(علیهم الصلاه و علیهم السلام) جامعه اسلامی و جامعه بشری به قرآن و عترت بار یابند و توفیقات الهی نصیب این جامعه بشود و این بیماری منحوس هم هر چه زودتر به برکت قرآن و عترت از بین جوامع بشری رخت بربندد و خدا آن توفیق علمی را به جامعه بشری عطا کند، مخصوصاً به جامعه گرانقدر پزشکی که در خط مقدم فداکاری در درمان هستند، مرحمت کند تا جامعه از این خطر برهد!

«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»


[۱]. الکافی(ط ـ الإسلامیه)، ج‏۲، ص۵۱۷.

[۲]. عیون أخبار الرضا، ج‏۲، ص۱۳۵.

[۳]. التوحید، شیخ صدوق، ص۳۰۷؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۳۴۵.

[۴]. الکافی(ط ـ الإسلامیه)، ج۱، ص۲۰۱؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۶۷۷ .

[۵]. سوره بقره، آیه۱۲۴.

[۶]. سوره حدید، آیه۳.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

دفتر و ساختمان آموزشی : قم،خ ارم ،ک۲۰ روبروی مسجدسلماسی پلاک۱۳ کدپستی: 3715696797