حقیقت نفس

حقیقت نفس

حال که وجداناً[۱] و عیاناً[۲] می‌دانیم که این ممّیز و حاکم، ما هستیم و هر یک از ما دارای این تمییز دهنده است که در هر حال و هر جا و هر وقت دارای آن می‌باشد، سؤال این است که ذات آن چیست؟ یعنی گوهر و سرشت آن چیست و چگونه موجودی است؟ اگر گفتیم

نفس، مُمیّز مراتب وجود

نفس، مُمیّز مراتب وجود

سؤالی که مطرح می‌گردد این است که تقسیماتی که برای موجودات بیان شد و شامل جماد، نبات، حیوان و انسان می‌شود و اینکه در میان خود موجودات و از جمله انسان‌ها هم از نظر مراتب وجودی شدت و ضعف وجود دارد حال چه کسی این حکم را می‌کند؟ چه کسی تشخیص می‌دهد که حیوان بالاتر

دیدگاه استقلالی و دیدگاه قیاسی

دیدگاه استقلالی و دیدگاه قیاسی

اگر حیوان را با انسان ملاحظه کنیم، حیوان ناقص است؛ چون حیوان قوّۀ عاقله ندارد ولی انسان علاوه بر اینکه تمام کمالات حیوان را دارد، قوّۀ تعقّل نیز دارد.

نیازمندی هر متحرّکی به کمال

نیازمندی هر متحرّکی به کمال

جماد حرکت می‌کند برای این­که نبات شود. در مرحله­ نباتی به نظرش می­آید که حیوان بالاتر است و لذا حرکت می‌کند تا به حیوان برسد. وقتی به مرتبۀ­ حیوان رسید به نظرش می­آید که مرتبۀ­ انسانی بالاتر است و لذا حرکت می‌کند تا انسان شود. به مرحلۀ انسانی که رسید نظر می‌کند و می­بیند که مَلَک شدن بالاتر است از این‌که وجود مادّی توأم با وجود مجرّد باشد؛ زیرا انسان وجود طبیعی مادّی دارد که توأم با نفس مجرّد است و لذا حرکت می‌کند تا ملک شود که موجودی مجرّد است و مادّه ندارد.

هدفمندی حرکت هر متحرّک

هدفمندی حرکت هر متحرّک

در این درس، اصل بحث این است، هر شیء­ای حرکت دارد و به سمت غایتی حرکت می‌کند، نظام‌مند است و تصادفی و اتفاقی نیست، بلکه برای خود یک روش و قانونی دارد که از مبدئی شروع به حرکت می‌کند تا به مقصدی برسد. دانۀ نبات که زیر خاک قرار می‌گیرد و آب کافی برای رسیدن

الفاظ مشترک و الفاظ مترادف

الفاظ مشترک و الفاظ مترادف

الفاظ مشترک و الفاظ مترادف در ادبیات هر قوم و طایفه‌ای مشترک لفظی (لفظ مشترک) وجود دارد؛ همانطور که الفاظ مترادفه داریم. فرق لفظ مشترکه با الفاظ مترادفه باید روشن شود: اگر چند لفظ داشته باشیم که دارای یک معنای مشترک باشند، به آن «الفاظ مترادفه» می‌گویند که الفاظ متعدّدند. به عنوان مثال در زبان

عدم امکان ادراک کلّیات عقلی برای غیر انسان

عدم امکان ادراک کلّیات عقلی برای غیر انسان

حضرت علامه حسن‌زاده (حفظه الله تعالی) در ابتدا با تعبیر «شاید» و بعداً به صورت جزمی، تعقّل را تنها کار انسان عنوان می‌کنند. موجودات دیگر ادراک دارند ولی ادراک تعقّلی ندارند، بلکه اداراکات آن‌ها احساسی است یا بالاتر از آن خیالی و یا وهمی است. بنابراین ادراک عقلی ندارند؛ زیرا حیوان اگر چیزی را درک

دفتر و ساختمان آموزشی : قم،خ ارم ،ک۲۰ روبروی مسجدسلماسی پلاک۱۳ کدپستی: 3715696797