دیدگاه استقلالی و دیدگاه قیاسی
اگر حیوان را با انسان ملاحظه کنیم، حیوان ناقص است؛ چون حیوان قوّۀ عاقله ندارد ولی انسان علاوه بر اینکه تمام کمالات حیوان را دارد، قوّۀ تعقّل نیز دارد.
اگر حیوان را با انسان ملاحظه کنیم، حیوان ناقص است؛ چون حیوان قوّۀ عاقله ندارد ولی انسان علاوه بر اینکه تمام کمالات حیوان را دارد، قوّۀ تعقّل نیز دارد.
جماد حرکت میکند برای اینکه نبات شود. در مرحله نباتی به نظرش میآید که حیوان بالاتر است و لذا حرکت میکند تا به حیوان برسد. وقتی به مرتبۀ حیوان رسید به نظرش میآید که مرتبۀ انسانی بالاتر است و لذا حرکت میکند تا انسان شود. به مرحلۀ انسانی که رسید نظر میکند و میبیند که مَلَک شدن بالاتر است از اینکه وجود مادّی توأم با وجود مجرّد باشد؛ زیرا انسان وجود طبیعی مادّی دارد که توأم با نفس مجرّد است و لذا حرکت میکند تا ملک شود که موجودی مجرّد است و مادّه ندارد.
در این درس، اصل بحث این است، هر شیءای حرکت دارد و به سمت غایتی حرکت میکند، نظاممند است و تصادفی و اتفاقی نیست، بلکه برای خود یک روش و قانونی دارد که از مبدئی شروع به حرکت میکند تا به مقصدی برسد. دانۀ نبات که زیر خاک قرار میگیرد و آب کافی برای رسیدن
الفاظ مشترک و الفاظ مترادف در ادبیات هر قوم و طایفهای مشترک لفظی (لفظ مشترک) وجود دارد؛ همانطور که الفاظ مترادفه داریم. فرق لفظ مشترکه با الفاظ مترادفه باید روشن شود: اگر چند لفظ داشته باشیم که دارای یک معنای مشترک باشند، به آن «الفاظ مترادفه» میگویند که الفاظ متعدّدند. به عنوان مثال در زبان
حضرت علامه حسنزاده (حفظه الله تعالی) در ابتدا با تعبیر «شاید» و بعداً به صورت جزمی، تعقّل را تنها کار انسان عنوان میکنند. موجودات دیگر ادراک دارند ولی ادراک تعقّلی ندارند، بلکه اداراکات آنها احساسی است یا بالاتر از آن خیالی و یا وهمی است. بنابراین ادراک عقلی ندارند؛ زیرا حیوان اگر چیزی را درک